نوئمی هفت سال و نه ماد دارد و هر روز بعد از ظهر به خانه ی خانم لومباگو می رود. خانم لومباگو پیرزن همسایه است و در نبود مادر نوئمی از او مراقبت می کند. روزی نوئمی به راز مهمی پی می برد؛ در خانه ی خانم لومباگو گنجی پنهان است. نوئمی به جست و جوی کنجکاوانه ای دست می زند تا این گنج را کشف کند.