رمان «در جست و جوی گنج پنهان»، جلد پنجم از مجموعهی کلاسیک «پسران هاردی»، نخستینبار در ماه مه ۱۹۲۸ منتشر شد؛ داستانی که لسلی مکفارلین با نام مستعار فرانکلین دبلیو. دیکسون نوشت و در آن، ماجراجویی وسترن و دسیسهی کارآگاهی را بهزیبایی در هم آمیخت. این کتاب با وجود آنکه برای نوجوانان نوشته شده بود، لایهای عمیق از رمز و راز، خطر و جستجوی حقیقت را به دو کارآگاه نوجوان خود، فرانک و جو هاردی، سپرد؛ پرسشی که در دل آن میتپد این است: آیا این دو میتوانند در دل طبیعت وحشی مونتانا و میان خلافکارانی مسلح، راز طلای دزدیدهشده را کشف کنند و در عین حال بیگناهی مردی فراموشکار را ثابت نمایند؟ داستان با یک مأموریت فوری آغاز میشود: فرانک و جو راهی مونتانا میشوند تا به پدرشان، فنتون هاردی، که حین پیگیری یک پروندهی سرقت طلا مصدوم شده است، کمک کنند. در شهر معدنی لاکی باتم، فضای بیرحم وسترن نفسگیر است: کولاکهای سهمگین، غاری پر از گرگ، و یاغیای خطرناک به نام بلکپپر (یا بیگآل). پسران هاردی با سرنخهایی پراکنده، از اردوگاههای متروکه و معدنهای تاریک رد میشوند، راز مردی مرموز به نام بارت داوسون که از فراموشی رنج میبرد را پیگیری میکنند، و در پایان، با جسارت و تیزبینی، هم طلا را بازیابی میکنند و هم بیگناهی بارت را ثابت میسازند. نثر مکفارلین در این رمان ساده و تند است؛ با ریتمی که مجال مکث نمیدهد و هر فصل، خواننده را عمیقتر به دل تعقیبوگریز، درگیری و کشف سرنخ میبرد. بازنویسی سال ۱۹۶۳ تلاش کرد روایت را برای نسل جدید سادهتر کند و برخی کلیشههای فرهنگی آن زمان را کاهش دهد؛ اما جوهرهی اثر - ترکیب خطرهای طبیعی، رمز و راز جنایی و استقلال پرشور نوجوانان - همچنان زنده ماند. آنچه «در جست و جوی گنج پنهان» را بیش از یک داستان کارآگاهی نوجوانانه میکند، مضامینی است که در لابهلای صفحات آن تنیده شده: ارادهی جوانان برای ایستادن در برابر خطرات واقعی، پیوند عمیق خانواده و دوستی، و ایمان به حقیقت حتی در دل سردرگمی و ترس. محیط سخت مونتانا نهتنها پسزمینهیی برای تعقیب طلاست، بلکه آزمونی برای رشد و شجاعت قهرمانان نوجوان ماست. موفقیت این کتاب اتفاقی نبود: تا سال ۲۰۰۱ بیش از یک میلیون نسخه از آن فروش رفت و همچنان هم برای دوستداران ادبیات نوجوان کلاسیک و نوستالژی دهههای گذشته جذاب است؛ چه برای کسانی که نسخهی اصلی ۱۹۲۸ را میخوانند و چه آنان که با بازنویسی دههی شصت همراه میشوند. در هر دو نسخه، قلب داستان همان است: ماجرای دو برادر که، با شهامت و ذهنی هوشیار، در جستجوی طلا و عدالت، به دل خطر میزنند.
درباره فرانکلین دیکسون
فرانکلین دیکسون نام قلم است که توسط نویسندگان مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است (چارلز لسلی مک فارلین، نویسنده کانادایی، اولین نفر) که رمان های پسران هاردی را برای سندیکای Stratemeyer (که هم اکنون متعلق به سیمون و شوستر است) نوشت و همچنین برای مجموعه Flying Story منتشر شده توسط Grosset & Dunlap می باشد.