خواندن این رمان مثل دیدن سریال است. وقتی یک فصل تمام می شود، تشنۀ خواندن فصل بعدی هستید و هر بار تصور می کنید با خواندن صفحه ای دیگر راضی خواهید شد.
خم شدم تا اتاق زیر پایم را ببینم، آنگاه توانستم مستی و از خودبی خودی شوندی را حس کنم. غرابت دنیایی که از ورای سوراخ زیر شیروانی دیده می شود فراتر از تصور است. شیزوکو درست زیر پایم قرار داشت و سرش پایین بود؛ هرگز تصور نکرده بودم زاویه ای که از آن به فرد نگاه می کنیم تا این حد بتواند روی نظرمان اثر بگذارد.
من بیشتر به این امید آمده بودم که توجیهاتش و دلایل بی گناهی ا ش را بشنوم، اما رفتار او فقط سو ءظنم را تقویت کرده بود و چون در تنگنا قرارم داده بود چاره ای نداشتم جز این که با لحن دادستانی بیرحم با او حرف بزنم و از آنجایی که به رغم خواهش و تمنایم، لج کرده و هیچ پاسخی نداده بود، به این نتیجه رسیده بودم که سکوت او علامت گناهکار بودنش است. اما رأیی که بر اساس دریافتی درونی و استبدادی باشد چه ارزشی دارد؟
فورا شیفته اش شدم. رنگ پوستش بسیار سفید بود و من تا آن زمان نظیرش را ندیده بودم (اگر پریان دریایی قصه ها وجود داشته باشند، بی شک به او شباهت دارند). چهره اش شکل بیضی چهره های قدیم را داشت؛ ظرافتی نازک و شکننده تمام چین و شکن های اجزای صورتش را در بر می گرفت؛ ابروهایش، بینی اش، و حتی گردن و شانه هایش…
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
خوب بود ولی اون کشش فوق العادهی بقیه کتابای نویسنده رو نداشت .نمره ۷ بهش میدم و به نظرم ارزش خونده شدنو داره
سلام این کتاب نسبت به اتاق قرمز و مارمولک سیاه کشش کمتری داشت
از نظر پیچیدگی به پای معماهای هیگاشینو نمیرسه ولی خیلی عالی پرداخت شده و شما رو تا پایان مبهمش میخکوب میکنه، ترجمه هم خوبه.
بهترین کتابایی که از ادوگاوارانپو خوندم شکار و تاریکی و اتاق قرمز
خیلی پیشنهاد میکنم واقعا جالب بود
خیلی خوب بود پیشنهاد میکنم حتما بخونید
عجب شاهکاری خلق کرده چندین و چند گره داستانی و تعلیقِ جذاب رو که اگه هر کدوم به ذهن جنایی نویسهای جدید برسه حداقل ۱۰۰ صفحه کشش میدن رو بدون کوچکترین آب و تابی هنرمندانه نوشته و خودکار و کنار گذاشته . چه شروعی چه میانه ای چه پایانی 👏👏👏
قطع این کتاب رقعی نیست لطفا تصحیح بفرمایید
دوستان یه سوال داشتم. داستان این کتاب علاه بر کاراگاهی بودن, ترسناک هم هس؟
خیر ترسناک نیست
داستان شروعی بی نظیر دارد و ادوگاوا رانپو خوب میداند با کلمات شما را چگونه وارد هزارتوی داستان کند ، راوی عاشق زنی دلفریب شده و به آرامی وارد دنیای او میشود. در کل داستان چفت و بست داریست و تاخیر شگفت انگیزی دارد و معماهای به نظر ساده شما را تا انتهای داستان درگیر میکند.
بهترین بود بهترین خیلی عالی
یه هزار تو جالب که هرموقع کارگاه داستان میاد به نتیجه برسه یه عالم سرنخ و خط داستان جدید رو میشه که حتی تا آخرین لحظه ام مطمعن نیست از انتخابش.
این ک خود رانپو دنبال حل پروندهی داستان خودشه خیلی خیلی جالب بود . واقعا داستان قوی و قشنگی داشت .