1. خانه
  2. /
  3. کتاب مارمولک سیاه

کتاب مارمولک سیاه

4 از 1 رأی

کتاب مارمولک سیاه

The Black Lizard and Beast in the Shadows
٪15
185000
157250
معرفی کتاب مارمولک سیاه

کتاب "مارمولک سیاه" داستانی پلیسی از نویسنده ژاپنی " ادوگاوا رانپو" میباشد.داستان "ادوگاوا رانپو" از یک مهمانی در شب کریسمس اتفاق می افتد.شبی که جونچان را به میدوریکاوا متصل میکند.

در شب کریسمس جونچان به قتلی مرتکب میشود و برای فرار از دست پلیس و به میدوریکاوا ملقب به مارمولک سفید پناه میبرد و از او طلب کمک میکند.او به جونچان پناه میدهد و از او میخواهد که این لطف او را جبران کند.

بدنبال فرار جونچان از موقعیت قبلی،او وارد نقشه ای جنایی دیگر میشود و از او خواسته میشود که در نقشه آدم ربایی که "مارمولک سیاه " کشیده است شرکت کند.

"مارمولک سیاه" تفریحی متفاوت دارد.او کارآگاهی معروف بنام آکچی را زیر نظر دارد و ازینکه توانایی های او را به چلش بکشد لذت میبرد.به همین دلیل نقشه دزدیدن دختر جواهر فروش معروف شهر بنام اساکا را طراحی میکند و از جونچان برای این نقشه استفاده میکند.

در این اثر " ادوگاوا رانپو" هم مانند دیگر آثارش،به علاقه او به داستان های جنایی و پیچیدگی قصه هایش پی برد.

درباره ادوگاوا رانپو
درباره ادوگاوا رانپو
نام اصلی ای ادوگاوا رانپو «هیرائی تارو» بود و به دلیل علاقه و ارادتی که به ادگار آلن پو نویسنده مشهور آمریکایی رمان‌های معمایی داشت؛ این نام مستعار را برای خود انتخاب کرد. در دوران نوجوانی و جوانی ادوگاوا رانپو رمان‌های آلن پو و سایر رمان‌های معمایی و جنایی به ژاپنی ترجمه می‌شد و طرفداران زیادی داشت اما نویسنده ژاپنی مطرحی در این ژانر فعالیت نمی‌کردند. ادوگاوا رانپو یکی از پیشتازان این ژانر در ژاپن است که شاید در زمان خود به اندازه کافی در دنیا شناخته نشد اما اکنون بعد از حدود هفتاد سال رمان‌ها و داستان‌های کوتاه او هنوز هم مصادیق بی‌نقص و حرفه‌ای از ژانر جنایی هستند. او بیشترین تأثیر را از ادگار آلن پو و آرتور کانن دویل گرفته است.
قسمت هایی از کتاب مارمولک سیاه

مارمولک سیاهی روی بازوی چپ زن جوان و زیبا، کش و قوس می آمد. به نظر می رسید که دارد می خزد و بادکش های پاهایش هماهنگ با حرکت عضلات جلو می رود. گویی که بخواهد از بازو به سمت شانه و بعد گردن حرکت کند و بالاخره به آن لب های خیس و قرمز برسد. اما سر جایش می ماند و هرگز پیش نمی رفت. شباهت این خالکوبی با مارمولک واقعی چشمگیر بود.

در آن لحظه در مکانی بودند شبیه راهرو دراز و پیچ در پیچی که از کف تا سقف بتنی بود. لوسترهای کریستالی زیبایی از سقف آویزان بود. ویترین هایی روشن در امتداد دیوارها در این سو و آن سوی راهرو قرار داشت. داخل آن ها جواهراتی به شکل های مختلف زیر برق لوسترها مثل ستاره های بی شماری می درخشید. سانائه مقابل این همه زیبایی و شکوه، آهی ستایش آمیز کشید.

بی اختیار روی تخت بلند شده بود و با سگرمه های درهم، به اقداماتی که لازم بود انجام دهد می اندیشید. در به شدت باز شد و سه مرد آمدند داخل. یکی از آن ها شروع کرد به تندتند حرف زدن: «خانم، زود باشید بیایید. اتفاق عجیبی افتاده….»

مقالات مرتبط با کتاب مارمولک سیاه
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی

داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»

«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد
«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد

بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.

آفتاب بی غروب ادبیات ژاپن: از هایکو تا موراکامی
آفتاب بی غروب ادبیات ژاپن: از هایکو تا موراکامی

ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است

نظر کاربران در مورد "کتاب مارمولک سیاه"
6 نظر تا این لحظه ثبت شده است

به نظرم این کتاب برای گروه سنی نوجوون میتونه مناسب‌تر باشه، ولی در کل جالب نبود ترجمه خوبی نداشت و داستانش بسیار سطحی بود…

1403/08/03 | توسطپرینازبلالی
0
|

به نظرم این کتاب برای گروه سنی نوجوونا میتونه مناسب‌تر باشه، جالب نبود ترجمه خوبی نداشت و داستانش بسیار سطحی بود…

1403/08/03 | توسطپرینازبلالی
0
|

من یاد فیلمای هندی میفتادم و خنده ام می‌گرفت به کل این جریان⁦◉‿◉⁩ ولی واقعا کتاب جالب و باحالی بود

1403/05/07 | توسطصـبا
0
|

این مجموعه داستان‌ها همشون عالی هستن

1402/10/26 | توسطثابت
0
|

بیشتر داستان جذاب و غیر قابل پیش‌بینی بود؛ اما در اواخر داستان این موضوع کاهش پیدا می‌کرد. کاراکتر زن اغواگر و زیرکی او جالب بود و دید متفاوتی داشت

1401/06/30 | توسطImfarza
0
|

خیلی جذاب بود دو روزه خوندمش

1398/08/06 | توسطفندق - کاربر سایت
2
|