1. خانه
  2. /
  3. کتاب فداکاری مظنون X

کتاب فداکاری مظنون X

4.14 از 14 رأی

کتاب فداکاری مظنون X

The Devotion of Suspect X
٪10
400000
360000
معرفی کتاب فداکاری مظنون X
کتاب فداکاری مظنون X، رمانی نوشته ی کیگو هیگاشینو است که اولین بار در سال 2005 وارد بازار نشر شد. یاسوکو هانائوکا، مادری مجرد است که فکر می کرد بالاخره از شر همسر سابق خود، توگاشی، خلاص شده است. اما وقتی یک روز سر و کله ی توگاشی برای گرفتن پول و اخاذی پیدا می شود و هم یاسوکو و هم دختر نوجوانش، میساتو، را تهدید می کند، شرایط خیلی سریع به خشونت کشیده می شود و اتفاقی تراژیک رقم می خورد. همسایه ی یاسوکو، مردی میان سال به نام ایشیگامی است که در دبیرستان، ریاضی تدریس می کند. ایشیگامی که سر و صدای دعوای یاسوکو با همسر سابقش را می شنود، پس از پایان ماجرا به کمک یاسوکو می آید تا هر طور که شده، ماجرای این اتفاق تراژیک را از نگاه پلیس پنهان نگه دارند. کارآگاه کوساناگی مسئولیت این پرونده را به عهده می گیرد و هر کدام از این شخصیت ها تلاش می کنند تا ماجرای رقم خورده در خانه ی یاسوکو را آن طور که می خواهند، روایت کنند.
درباره کیگو هیگاشینو
درباره کیگو هیگاشینو

کیگو هیگاشینو، زاده ی 4 فوریه ی 1958، نویسنده ای ژاپنی است. هیگاشینو پس از فارغ التحصیلی در رشته ی مهندسی برق از دانشگاه اوساکا، به نوشتن رمان روی آورد در حالی که همچنان به عنوان مهندس در شرکتی بزرگ کار می کرد. هیگاشینو به خاطر خلق داستان های معمایی خود، برخی از معتبرترین جوایز ادبی ژاپن را به خود اختصاص داده است.

در سال 1999 ، او جایزه نویسندگان سبک رازآلود ژاپن را برای رمان "هیمیتسو (راز)" به دست آورد، که توسط کریم یاسار به انگلیسی ترجمه شد و توسط ورتیکال، تحت عنوان "ناوکو" در سال 2004 منتشر شد. در سال 2006 ، او برنده 134مین جایزه ناووکی برای "فدااری مظنون X" شد. رمان های او قبل از برنده شدن پنج بار نامزد بهترین رمان شده بودند.

ویژگی های کتاب فداکاری مظنون X
  • برنده جایزه نائوکی
  • بهترین داستان جنایی ژاپن در سال 2006 به انتخاب نهاد هونکاکو
  • نامزد جایزه ادگارز
  • سه فیلم بر اساس این کتاب در سال های 2008، 2012 و 2017 ساخته شده است.
نکوداشت های کتاب فداکاری مظنون X

با پایانی بسیار غافلگیرکننده.

Kirkus Reviews

نبوغ آمیز، هوشمندانه و غیرمنتظره.

Jaqueline Winspear, author

تریلری خیره کننده درباره ی فداکاری به اشتباه کشیده شده.

Publishers Weekly
قسمت هایی از کتاب فداکاری مظنون X

اسمش ایشیگامی بود. یاسکو شبی که اسباب کشی کرده بود برای معرفی خودش به آپارتمان او رفته بود. همان موقع بود که فهمید معلم است. مرد درشت هیکلی بود، با صورتی بزرگ و گرد که چشمان ریزش را مثل نخ باریک نشان می داد. موهای کوتاه و کم پشتی داشت که او را حدودا پنجاه ساله نشان می داد، هرچند ممکن بود خیلی جوان تر باشد. زیاد توجهی به مد نداشت و همیشه یک جور لباس می پوشید. زمستان امسال، وقتی برای خرید ناهارش آمده بود، همان پالتو را روی پلیوری قهوه ای به تن داشت. با این حال آنطور که از وجود گهگاه یک جارختی در بالکن کوچکش معلوم بود، خودش لباس هایش را می شست. مجرد بود و طبق حدس یاسکو نه طلاق گرفته بود، نه زنش مرده بود.

به گذشته اندیشید و سعی کرد به خاطر بیاورد که چه چیزی ممکن بوده ایشیگامی را به او علاقه مند کرده باشد، ولی چیزی به ذهنش نرسید. او برایش حکم ترک دیوار آپارتمانش را داشت. می دانست که وجود دارد، ولی هیچ وقت توجه زیادی به آن نکرده بود. ارزش توجه کردن را نداشت.

مقالات مرتبط با کتاب فداکاری مظنون X
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی

داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»

چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم

«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.

آفتاب بی غروب ادبیات ژاپن: از هایکو تا موراکامی
آفتاب بی غروب ادبیات ژاپن: از هایکو تا موراکامی

ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است

نظر کاربران در مورد "کتاب فداکاری مظنون X"
11 نظر تا این لحظه ثبت شده است

داستان خوبی داشت، سیر داستان منطقی بود. با داستانی پر از قتل و صحنه‌های خشن طرف نیستید، اما با کاراکترهایی منطقی و دوست داشتنی طرف هستید که همین امر باعث میشه داستان شما رو با خودش بکشه و پیش ببره. این کتاب و کتاب رستگاری یک قدیسه رو حتما پیشنهاد میکنم که بخونید.

1403/05/19 | توسطسینا طالبی
2
|

به نظرم اونقدر هم شاهکار نبود، نمره‌ش ۳.۵ هستش به نظرم، نثر روانی داشت و زیاد هم ارتباط خاصی با ریاضیات نداشت، شاید در حد یک صفحه، در کل نمره‌ها و نقدها انتظارم رو بالا برده بودند.

1403/04/27 | توسطمتین رهنما
1
|
پاسخ ها

تو گودریدز نمرش ۴ و خورده ای هستش و نمرش بالاس

1403/05/26|توسطمحمد امین زارع
2

داستان سیر خوب و منطقی داشت و نویسنده برخلاف بعضی نویسنده‌ها دنبال سر کار گذاشتن خواننده به اسم تعلیق نبود. رفتار ایشیگامی با توجه به ریاضی دان بودنش قابل درک می‌شد. ترجمه هم عالی بود.

1401/11/15 | توسطجعفری
7
|

داستان خوبی بود و آدم رو جذب میکرد. اینکه از ریاضی برای پیشبرد منطق داستان استفاده میشد جذاب بود و چند فصل آخر که به حقیقت نزدیک میشد،نمیشد کتاب رو زمین بزاری و آخرین داستان هم مثل پتک بود روی سر خواننده.نشون میداد هر چه قدر هم طبق یه برنامه‌ی مشخص و بدون نقص پیش بری متغیر احساسات انسانی نقشه ات رو به هم می‌ریزه و نمیزاره به هدفت برسی اونم هدفی که فداکاری خیلی زیادی براش کردی و تا مرز جنون میبرتت.برای ترجمه هم بگم که خوب و روان بود.

1401/07/16 | توسطاحمدرضا اکرمی
7
|

بسیار جذاب با ترجمه خوب عباس آبادی

1401/04/26 | توسطفرهاد - کاربر سایت
3
|

نشان دهنده هوش بالای نویسنده و خلق داستان زیبا . حتما نباید کاراگاه هوش بی نظیر داشته باشه فقط کافیه وقایع رو کنار هم قرار بده

1401/04/04 | توسطکاربر سایت
4
|

خیلی قشنگه حتما بخونید

1401/01/28 | توسطالهام - کاربر سایت
3
|

داستان زیبا + ترجمه خوب عباس آبادی

1401/01/25 | توسطبهرام - کاربر سایت
5
|

تعریفش رو زیاد شنیدم

1401/01/01 | توسطکامران سیاحی
1
|

چه خوشت بیاد چه نیاد،ما‌های چرخ دنده‌های جامعه گیر افتادیم.این چرخ دنده‌ها رو که از هم باز کنی،ساعت هامون از کار میفته. یا بهتره بگم ما چرخ دنده‌های داخل ساعتیم. هر چی هم پیش خودمون فکر کنیم متکی به خودمون هستیم،آخرش معلوم میشه که این طور نیست.این مطمئنا یه مقدار اطمینان خاطر بهمون می‌ده،ولی به این معنا هم هست که آزادی کامل نداریم.

1398/12/07 | توسطامین - کاربر سایت
12
|

بسیار جذاب و گیرا

1398/12/07 | توسطکاربر سایت
5
|