تلفیقی از تعلیقی شدید با حوادث اکشن تقریبا پایان ناپذیر.
تصویر شده با جزئیاتی که باعث به وجود آمدن ترس و تعلیق می شوند.
تریلری سرسختانه و هیجان انگیز با شخصیت هایی که از صفحه ی کتاب بیرون می آیند.
مأموری که هفت تیر دستش بود دم در ایستاد. در حالت خمیده قرار گرفت و دو دستی اسلحه را به طرف سر من نشانه گرفت. مأموری که شاتگان دستش بود نزدیک شد. هیکل های لاغرشان آماده و ورزیده نشان می داد و حرکاتشان تمرین شده بود. ماموری که هفت تیر داشت می توانست تمام سالن را با کمی دقت پوشش بدهد. شاتگانی که در فاصله نزدیک قرار داشت می توانست مرا روی پنجره پخش کند. اگر جای این دو برعکس بود اشتباه می شد. هفت تیر ممکن بود هنگام درگیری نزدیک تیرش خطا برود و شلیک شاتگان از فاصله دم در می توانست مامور بازداشت و پیرمرد میز عقبی و مرا با هم بکشد. شکی در آن نبود. تا اینجای کار درست پیش رفته بودند. در این مسئله هم تردیدی وجود نداشت که برتری با آن هاست. فضای کوچک بین میزها مرا گیر انداخته بود. محصورتر از آن بودم که بتوانم کاری بکنم. دست هایم را روی میز از هم باز کردم. شاتگان داشت نزدیک می شد.
ساعت دوازده در سالن غذاخوری اینو در حال خوردن تخم مرغ و نوشیدن قهوه بودم که دستگیر شدم. این بیشتر یک صبحانه دیروقت بود تا ناهار سروقت. بعد از یک پیاده روی طولانی زیر باران شدید خیس و خسته بودم. تمام راه را از بزرگراه تا حاشیه شهر پیاده آمده بودم. رستوران کوچک، ولی روشن و تمیز بود. تازه ساز و به شکل یک واگن قطار ساخته شده بود. فضای کم عرضی داشت و در یک طرفش پیشخان غذای باریکی تعبیه شده بود. آشپزخانه اش در عقب سالن و یک ردیف میز کنار دیوار مقابل و در رستوران در وسط قرار داشت.
مثل زمانی که آدم ها می گویند مثل یک بچه خوابیده اند. آیا منظورشان این است که خوب خوابیده اند؟ یا منظورشان این است که هر ده دقیقه در حالی که جیغ می کشیدند، از خواب پریده اند؟
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
ترکیب یک کاراکتر باهوش و خشن، داستان پرماجرا و جذاب و ترجمه روان جناب عباس آبادی این کتاب را بسیار خواندنی کرده. مطالعه آنرا به تمام طرفداران آثار جنایی شدیدا توصیه میکنم.
سریالش خیلی جذابتره
وانت بار، کامیون ترجمه شده، روزتعطیل، جمعه ترجمه شده و چند اشتباه دیگه
بلایند بلیک، بلیک کور ترجمه شده، درحالیکه اسامی نباید ترجمه بشه
ترجمه عباس آبادی خوبه فقط بعضی از قسمتها را نمیدونم چرا اینجوری ترجمه کرده :اتاق جوخه؟! - برادر شوهر خواهر زن به جای برادر باجناق؟! استیونسن به جای استیونسون؟!
ترجمه محمد عباس آبادی عالیه، حرف نداره
شروع خوندن این کتاب سال ٩٧ بود ولی مثل بقیه کتابام مجبور به رها کردنش شدم در وسط داستان (به خاطر شروع سال دهم) ولی چند ماه پیش فهمیدم سریال «ریچر» که توسط آمازون ساخته شده برا همین تصمیم گرفتم ادامش رو بخونم که ببینم سریال رو چجوری ساختن برا همین دوباره از اول خوندمش و ١ هفته ای تمومش کردم و خیلی راضی بودم با توجه به اینکه داستان مال ١٩٩۶ ه ولی جذابیت بالایی داشت و اما سریال ، پیشنهاد من اینه اول کتاب رو بخونید ولی سریال هم خوب بود و همه طرفدارا راضی بودن و همچنین به خاطر یک سری تغیرات در سریال نسبت به کتاب سریال هم خوب بود در کل اگه به سبک تریلر علاقه دارید یا میخواین تازه این سبک رو واردش بشید بهترین گزینه مجموعه جک ریچر و به ویژه کتاب اول قتلگاه ه یک نکته جانبی: فصل دوم این سریال که احتمالا در ۲۰۲۳ یا ۲۰۲۴ پخش میشود از روی کتاب یازدهم این مجموعه یعنی « بدشانسی و دردسر» است. و نکته دوم اینکه با اینکه هر کتاب یک اثر مستقل است ولی بهتره که کتابها رو به ترتیب بخونی چون در هر کتاب اطلاعات جدیدی از گذشته و اطرافیان ریچر (شخصیت اصلی ) به مخاطب داده میشه.
در جواب دوستان که پیشنهاد کتابخونه رو میدن،برخلاف اونها من اصلا کتابی رو که کس دیگه ای ورق زده دوست ندارم،کتاب باید نو باشه بخونن و تو کتابخونم بمونه،وقتی میبینم انرژی میگیرم،البته کتابهای ارزشمند،واسه همین کتاب هم به کسی قرض نمیدم،فقط میتونن یه نگاه کوچیک بندازن
با قسمت اولش که گفتی نو باشه بخونی موافقم، ولی وقتی خوندی دیگه بده بره چهار نفر دیگه هم بخونن (البته به شرطی که پس بیارن)
ضرب المثلی هست که میگه : کسی که کتاب امانت میده احمقه؛ اما کسی که کتاب رو پس میده احمقتره.
وقتی یه مجموعهی طولانی با تم "من مرد تنهای شبم" مینویسی، اولین کاری که باید بکنی اینه که مطمئن باشی خواننده از شخصیتی که خلق کردی خوشش بیاد و لی چایلد اینجا موفق عمل کرده. ریچر یه شخصیت همه فن حریف و گولاخه جدا از معما حل کردن و بزن بکشهاش، ارتباط ریچر با بقیهی شخصیتها خیلی خوب و قوی بود. شرح قتلها و جنایتها رو هم حسابی مریضه.
قاتل کی بود؟ ریچر؟!
تعداد صفحات 534 صفحه است.
از مطالعه این کتاب لذت بردم. به نظر من موفقیت کتاب به خاطر اینه که نویسنده به توصیف وقایع "اکشن" و خشونت بار اکتفا نکرده و جزئیات جالبی در مورد نحوه شناخت گذشته افراد و مکان ها، ردیابی افراد گمشده، کمین کردن، صحنه سازی و... هم به داستان اضافه کرده که باعث جلب توجه بیشتر خواننده به موضوع میشه.
قیمتها داره وحشتناک میشه.برای بالا رفتن ساعت مطالعه باید قیمت کتاب رو کم کنیم تا در این گرانیها مردم بتونن کتاب بخرن. هم نویسندهها و هم ناشرها باید دست به دست هم بدن و سودشون رو از هر کتاب پایین بیارن.
الحق که حرف حق گفتی
مردم مى تونن عضو کتابخونه بشن که در این صورت تعداد بى شمارى کتاب در اختیارشون قرار مى گیره که خوندشون در مقایسه با حقّ عضویت سالانه اى که پرداخت مى کنن تقریباً رایگان هست ! یا مى شه کتاب رو از همدیگه قرض بگیریم یا مى تونیم چندین نفر بشیم و پول خریدشو تقسیم کنیم ... راه هاى بى شمارى براى بالا بردن ساعات مطالعه هست امّا کو آدمش ؟
نویسنده و مترجم که سود چندانی نمیبرن، با توجه به وقت زیادی که میذارن تقریبن دارن رایگان کار میکنن..در مورد ناشری که اومده سرمایه گذاری کرده تا سود کنه انتظارتون بی جوابه!بگذریم از ناشرین بی انصاف....در کل تنها راه ممکن حمایت دولتی هست.در تمام دنیا ناشرین دولتی کتابهای ارزان در اختیار شهروندان میگذارن و مترجمین زبده رو به استخدام در میارن البته نه برای آثار سفارشی یا در خدمتِ منویات دولت...
فکر میکنم تو این وضعیت باید به خرید کتاب هم یارانه تعلق بگیره
خطاب به سرکار خانم نوشین: ممکنهی آدمی کتابو بخونه و بعد از مدتی دوباره بخواد بخوندش و مجموعه رو توی کتابخونش داشته باشه.....حتما که نمیشه کتابو قرض کرد....اون نظری که شما دادین برای کسایی هست که کتابخون حرفه ای نیست برای رفع اوقات فراغت اینکارو میکنه....ی کتابخون حرفه ای کتابو ابزار اوقات فراغتش نمیدونه ( بقول لئو تالستوی کتابها وسیله سرگرمی نیستن) از اون درس میگیره ممکنهی کتابو بارها بخونی تا متوجه مصداقش بشی....ضمنا اون کتابخونه هایی که شما میگین هیچوقت کتابایی با بهترین ترجمه و بهترین انتشاراتو قرار نمیدن توی قفسه کتابخونه که همه بهره ببرن این حرفو بعنوان کسی که کتابخونه میره دارم میزنم همیشه کتابهای قدیمی و ایرانی و بیشترم با مضمون تاریخ و سیاست و. هست
اینا میخان مردم توی نادونی خودشون بمونن عزیزم
کاش نسخه اینترانتی کتاب را هم باقیمت مناسب عرضه میکردید