«اریک رومر» در قریب به پنج دهه، با حرکت در مسیری انحصاری، نه فقط سبک را ارتقا داد بلکه ماهیت فیلمسازی را به چالش کشید و اثبات کرد چگونه میشود همیشه قصههایی را تعریف کرد با شباهتهای بسیار و عمیقا متفاوت! از میان موج نوییها، رومر به شکلی اعجابآور، مجموعهای یکدست و درخشان از فیلمهایی را ساخت، روایتگر داستانهای دخترها و پسرها/ زنها و مردها، در گذر زندگی و روابطشان؛ داستانهایی که دست روی مصائب و کامیابیها گذاشته بودند و با ظرافتی بینظیر، انتخابها و دلایل انتخابهای چند نسل را به چالش میکشیدند. فیلمهای رومر، از حکایتهای اخلاقی تا چهار فصل و ... چه زمانی که در فرانسهی روز خودشان جریان داشتند و چه آنها که به تاریخ و زمانهای در گذشته میرفتند، همواره گویی کندوکاوی در اخلاقیات و نسبت شخصیتها با شهرها، طبیعت، اقلیمها و ... بودند. پیوستگی و بافتار سینمایی این فیلمساز بزرگ فرانسوی، ارجاع به کتاب «مصاحبههای اریک رومر» را برای هر علاقهمند جدی سینمایی بیشتر میکند. فیلمسازی که خودش سالها منتقد سینما بود و در کایهدو سینما مینوشت، در گفتوگوهایی که در این کتاب تجمیع شده(اولین گفتوگو با مجلهی فیلم کوآرتلی، تابستان 1971 و آخرین گفتوگو با مجلهی پوزیتیف در سال 2010 انجام شده) با همان درک و شهود یگانهاش، دربارهی سینما، ادبیات، نقاشی، معماری، مذهب، طبیعت و ... حرف میزند و حتی مقولاتی که در طول سالیان میان مصاحبهها تکراری به نظر میرسند هم، به دلیل جزئیات و دقت نظر رومر، بدیع و تازه جلوه میکنند. او که زمانی در کایهدو سینما نوشته بود: «تماشاگر ایدهآل برای روسلینی کسی است که در میانهی فیلم بتواند اقرار کند که تغییر کردهام و نگرشم را تغییر دادهام.» فیلمهایی که میساخت هم همین تأثیر را داشتند و کتاب پیش رو نیز برای خوانندهی هوشمند، حاوی همین تأثیر است.
کتاب مصاحبه های اریک رومر