1. خانه
  2. /
  3. کتاب پل ناتمام

کتاب پل ناتمام

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
2.5 از 1 رأی

کتاب پل ناتمام

Hina tarakna al-jisr
٪15
210000
178500
3.7 از 1 رأی

کتاب پل ناتمام

Hina tarakna al-jisr
انتشارات: پوینده
ناموجود
10000
معرفی کتاب پل ناتمام
کتاب «پل ناتمام» با زبانی شاعرانه و اندوهگین داستان قهرمانی به نام زکی نداوی را روایت می‌کند؛ شکارچی‌ای که در میانه بحران‌های شخصی و تاریخی، خاطرات تلخ و شکست‌های زندگی‌اش را مرور می‌کند. در این مونولوگ طولانی و سردرگم، زکی در گفتگوهایی صمیمی با سگ وفادارش، وردان، به بازگو کردن درد و شک و تردیدهای عمیقش می‌پردازد؛ گفتاری که همانند سانتیاگو در «پیرمرد و دریا» همینگوی، اما با جستجویی نوین و نمادین در پی یک «اردک» زیبا و دوردست، تفاوتی بنیادین در روایت ایجاد می‌کند.
در سایه‌ی خاطراتی که از حادثه‌ای مبهم در یک پل یخ‌زده حکایت می‌کنند، زکی نمادی از ناامیدی جمعی و شکست‌های تاریخی را تجربه می‌کند؛ پلی که همچون ریشه‌ای از سرزمین مادری از دست رفته و اشغال‌شده، نشانگر ارتباط شکسته او با گذشته و آرزوهای پرآب و باد یک ملت است. این پل، که نه برای عبور بلکه برای نشستن در سکوت و تأمل باقی مانده، یادآور لحظه‌هایی است که زکی در مواجهه با ترس و سرخوردگی، فرمان به عقب‌نشینی دریافت کرد و سرانجام به حالتی فروپاشیده و فروتن فرو رفت.
در همین حال، اردک افسانه‌ای که زکی به دنبالش است، نمادی از هدفی مطلوب و دست نیافتنی است؛ مرواریدی نایاب که همزمان نشانگر شکستی است که خاطرات زکی را می‌خورد و تلاش بی‌پایان او برای بازگشت به زمانی است که امید و خودباوری در دلش موج می‌زد. تعقیب این اردک، نه تنها نشان از جستجوی شخصی برای جبران شکست دارد، بلکه بازتاب‌دهنده تروما و سرخوردگی ناشی از ناکامی‌های سیاسی و روانی نیز هست؛ سرخوردگی‌ای که در نبرد میان اعراب و اسرائیل و پس از شکست‌های متوالی به وی تحمیل شده است.
این رمان، با روایت یک‌طرفه و صدایی بین عقل و جنون نوسانی، اعتراضی است از خود و از سرنوشت؛ نوایی از دست داده که در میان خاطرات دردناک و لحظات تندبادناک، هنوز در جستجوی معنایی عمیق و رهایی از چانه‌های شکست است. زکی نداوی، در گفتگویی با وردان، نه تنها دردهای شخصی بلکه افکار جمعی و تلخی‌های تاریخی را به تصویر می‌کشد؛ پلی که همواره شاهد نبودن گذر از شکست است و اردکی که به مثابه ملکه‌ای در آسمان دوردست می‌درخشد، که رسیدن به او امری شاید همیشه صرفا آرزو باقی بماند.
درباره عبدالرحمن منیف
درباره عبدالرحمن منیف
عبدالرحمن ابراهیم المنیف معروف به عبدالرحمن المنیف زادهٔ ۲۹ مهٔ ۱۹۳۳ در امان  درگذشتهٔ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۰۴ در دمشق ، نویسنده و ادیب سعودی است که از مشهورترین ادبای جهان عرب در قرن بیستم بشمار می‌رود. او توانست واقعیت‌های اجتماعی و کشمکش‌های سیاسی کشورهای عربی علی‌الخصوص کشورهای شورای همکاری خلیج فارس یا در واقع کشورهای نفتی را در نوشته‌هایش منعکس نماید. المنیف در عربستان سعودی به‌دنیا آمد و در عمان، اردن بزرگ شد، او از پدر سعودی و مادر عراقی متولد شد. در سال ۱۹۵۲ او به بغداد رفت تا قانون را مطالعه کند و بعد به قاهره نقل مکان کرد. او مدرک تحصیلی از دانشگاه سوربن و دکترا در اقتصاد نفت از دانشکده اقتصاد بلگراد دریافت کرد.

قسمت هایی از کتاب پل ناتمام

با تلخی از خود پرسیدم:اما چطور اون حرومزاده از چنگ در رفت؟ همه چیز را دورباره مرور کردم؛خون در رگ هایم جوشید و همه چیز تیره و تار شد. در همان دم بال ها را با باد سپرد و به پل فکر می کردم و به شکست. وقتی آن پتیاره در رفت به خودم گفتم: پرنده نبود تا به حال به عمرم همچین چیزی ندیده بودم. در ابتدا جنون خاموش بود بعد خروشید. با روحی شروروغرید و از باد جلو افتاد. تفنگ هم توی دستم تکانی خورد و بعد مثل پرچم شکست خورده ها بالا رفت.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب پل ناتمام" ثبت می‌کند