علم تاریخ از جمله دانشهای کهن بشری است و از آنجا شکل گرفته که هر کسی در زندگی خود به گذشتۀ فردی و جمعی خود نگریسته است تا از آن اطلاعاتی کسب کند. آدمیان خواه از سر کنجکاوی و خواه از سر عبرت و یا حتی تفنّن، وقتی به گذشتۀ خود و یا هر فرد و جامعهای مینگرند، اطلاعاتی به دست میآورند.علم تاریخ فارغ از انگیزهها شکل میگیرد؛ بنابراین دانشی است که به زندگی آدمی در واحد زمانی گذشته میپردازد. تاریخ به عنوان یک علم میتواند دوباره بررسی شود که آیا این دانش، دانش مفیدی است و میتواند در مقولۀ علم بگنجد یا خیر؟ اگر بتوانیم آن را به عنوان یک علم تلقی کنیم آیا علم تجربی (Science) است یا خیر؟ به عبارتی دیگر، روش آگاهی دادن آن تجربی است یا غیرتجربی؟ آیا قاعدهپذیر است؟ در این صورت این بررسی به عنوان فلسفۀ علم تاریخ محسوب میشود و از سنخ معرفت درجۀ دوم است و به اصطلاح، نوعی فلسفۀ مضاف به شمار میآید. اما نگاه دیگر به تاریخ این است که تاریخ همچون رودخانه و یا موجود زندهای است که سیّال و در حال حرکت است و مبدأ و مقصدی دارد و دارای سیری است که حاکم بر اندیشه و اعمال انسان است. این دیدگاه در فلسفۀ نظری تاریخ میگنجد و مارکس و انگلس و پیش از آن دو هگل، طلایهداران این طرز تلقی از تاریخند.به خوبی پیداست که فلسفۀ نظری تاریخ، نگاه به خود تاریخ و احوال و ویژگیهای آن است نه علم تاریخ. پس فلسفۀ نظری تاریخ از نوع معرفت درجۀ اول است نه درجۀ دوم و فلسفۀ مضاف محسوب نمیشود.در تطبیق با سه مقولۀ علم تاریخ، فلسفۀ علم تاریخ و فلسفۀ نظری تاریخ، نگاهی به دیدگاه اسلام نیز میتواند برای ما راهگشا باشد. اسلام تاریخ را دانشی مفید دانسته و آن را قاعدهمند و به اصطلاح، تابع سنّت الله میداند؛ ولی هرگز آن را حاکم بر سرنوشت آدمی نمیداند و مقصد و انتهای تاریخ در دولت مهدی موعود (عج) از سنخ فلسفۀ نظری تاریخ (مانند مارکسیسم) نیست، بلکه در یک قاعدۀ دیگر از نوع پیشگویی مذهبی است.از مباحث دیگر در مورد تاریخ این است که آیا تاریخ فایدهای هم دارد؟ کسانی که تاریخ را مفید میدانند، عبرت از گذشته را مطرح میکنند و کسانی هم هستند که تاریخ را صرفا نوعی سرگرمی و تفنّن میدانند؛ لحظاتی که آدمی را خوش میدارد، همچون شعر نزد ارسطو و پیروان او.باری، این مجموعه تلاشی است در این راستا تا بتواند مفاهیم مربوط به علم تاریخ را واکاوی و فلسفۀ علم تاریخ را بازشناسی و فرق آن را با فلسفۀ نظری تاریخ روشن کند و در علل سقوط و صعود تمدنها مباحثی را مطرح سازد تا چراغی برای پیمودن راه و نقطۀ تأملی برای همه ما باشد.
کتاب فلسفه تاریخ