همه ما به نوعی با موضوعاتی که چارتیه در این کتاب توضیح داده است به نحوی درگیر بودهایم و خیل کثیری از ما این موضوعات را به دلیل تحمیل نظم پیشینی و عادت، امری طبیعی میدانیم و بسیاری از ما حتی آنها را بخشی از رفتار فردی و ضرورت بقا در جامعه میدانیم و عده کمی از ما نسبت به آنها با موضعی محکم برخورد میکنند و خواهان تغییر مناسبات جامعه هستند. برای نمونه، چارتیه یک فصل از کتابش را به مساله دروغگویی، ریشه ها و مذموم بودن آن از نظرگاه حقوق طبیعی یا بخش دیگر را به مناسبات بین دانش آموز و مربیان اختصاص داده است. ممکن است ما نیز اعتراض هایی به نحوه تعیین نمره در دانشگاه و مدرسه داشته یا از ناعادلانه بودن روند بررسی صلاحیتها در مقاطع بالاتر احساس سرخوردگی کرده باشیم که حتی نویسنده این سطور نیز در زمره آنها است، اما بعید است درباره مبانی نمره دهی، آزادی عمل مربیان در تعیین نمره و اخلاق نمرهدهی قدری اندیشیده باشیم. از این نظر، چارتیه کارمان را آسان کرده و به جای همه ما بر ضوابط کنونی حاکم بر نمره دهی و تشخیص اصلح در بین دانشآموزان و دانشجویان تاخته و طرحی نو درانداخته است.
چارتیه در این کتاب، دیدگاه های مهم ریچارد رورتی در نقد جنبش چپ، پیتر بینارت درباره نبرد با تروریسم و استفاده از زور در عرصه بین المللی برای تحقق هدفهای خوب و مارک مورفی در منطقی بودن تفکر سنتی درباره دولتگرایی را به صورت موشکافانه ای بررسی میکند و با بدیل خود آنها را به چالش میکشد. او در این راه از نتایج عملی حرفهای خود نیز غافل نمانده و در حین نقد رورتی، تاکید میکند برای پیشگیری از قدرت گرفتن افرادی چون ترامپ در عرصه جهانی «. . . منتقدان ترامپ نیازی ندارند ادای او را دربیاورند. در عوض، آنها باید لیبرالیسم را دوباره فریاد بزنند- نه لیبرالیسم مستقر بلکه لیبرالیسم رادیکال راستین که پذیرای تجارت آزاد، مرزهای باز و منکر جنگ و سلطه است نه به عنوان هدایای قربانیشده به جهانیان بلکه به عنوان منبع منفعت اشتراکی که هم آمریکاییها و هم کسانی که در این کره خاکی با آمریکاییها تعامل دارند را قدرتمند و تکریم میکند.» همچنین، چارتیه همانطور که در جایی از کتاب به هیوم ارجاع داده است ما را به اندیشیدن در این جمله هیوم وامیدارد که: «طراحی نهادها با فرومایگان بسی بهتر از پرهیزگاران است» و خودش در ادامه میگوید: «. . . نه به این دلیل که بیشتر مردم فرومایه هستند (چراکه هیوم اصلا چنین باوری نداشت) بلکه جویندگان قدرت، فرومایه هستند و کاهش قدرت در دسترس فرومایگان نیز زایای رفاه و آزادی برای همگان است.» او یکسره با افرادی که در تقلای توجیه مداخله دولت در اقتصاد هستند سر سازگاری ندارد.
کتاب لیبرالیسم حقوق طبیعی