یک خانه کارگری که الزاما عناصر رئالیستی ندارد. حجمی از قاشق و چنگال یکبار مصرف آدامس موزی، خلال دندان در سبدهای بزرگ در صحنه دیده میشود. همزمان با ورود تماشاگران موسیقی شاد کردی پخش میشود. روزگار آراد و محبوبه روبه روی تماشاگران ایستاده اند و همگی به یک نقطه خیره مانده و حال و روز خوشی ندارند بغض روزگار می ترکد و گریه اش میگیرد؛ بلافاصله آراد و محبوبه حاملگی اش کاملا قابل تشخیص است. نیز گریه میکنند آراد کنترل تلویزیون را به طرف تماشاگران گرفته و فیلم را باز میکند، موسیقی قطع میشود.
کتاب کمیته نان