دنیا رو دستت بلند شد ،قبول رو دست خوردی قبول رو دنده چپ انداختنت ،قبول ، روزگار ازت برگشته ،قبول روزات تیره شده قبول آخه روت رو برم دیگه رو پر قو دوا و تریاکی شدنت چی بود مارودونا شدی ؟ رنگ و وارنگ رو مواد بودنت چیه؟! بردمت سه ماه ترک رنگ و رو بهت برگشت گوشت اومد رو استخونت ولی باز دوباره ... یه ذره روت سفت شد و ذکر غلط کردن افتاد تو دهنم اینا همه به درک ...
الان یکساله این بچه میگه دوچرخه تکرار میکند تو یه بوق هم نمیتونی براش بخری واسه من مرد نبودی شیشکی عالم بهت حداقل واسه بچه ات یه روزایی بابا .باش کی ساقدوش این عملیات عملی شدن تو شد که من اون رو گیر بیارم سالارشون رو سال به سال با شاش بچه های این ساختمون شیر برنجی میکنم که منو انداختن تو این شیر توشیر و... کاری بکنم که کل این خیابون تا میدون قیام وایستن و بگن شیرین کاشتی شیرین خانوم...
کتاب چند سال پیش…