کتاب «به خاطر یک فیلم بلند لعنتی» داستان رنج عظیم فیلمسازی به نام سلیم است که چند فیلم کوتاه ساخته و حالا در گیر و دار پیدا کردن یک تهیهکننده برای ساخت فیلم بلند خود است. سلیم دانشجو است و در دانشگاه به دختری به نام سلما دل میبازد و عاشقانه او را دوست دارد. موانعی که بر سر راه او قرار دارد، باعث میشود تا از سلما فاصله بگیرد و به دختری به نام پریسا نزدیک شود که میخواهد او را به آرزوی دیرینهاش یعنی ساخت فیلم بلند برساند. این داستان، شخصیت دیگری به نام میرمیرانی نیز دارد که دوست و رقیب سلیم است. او در فیلمسازی موفقتر از سلیم ظاهر شده و همین مسئله باعث شده تا سلیم میانهی خوبی با او نداشته باشد. راوی این داستان سلیم است که در مسیر ساخت فیلم بلند، عشق و زندگیاش را میبازد. خواندن این کتاب برای کسانی که در این حوزه فعالیت دارند، میتواند جالب باشد چرا که سینما عاشقان بسیاری دارد که حاضرند قید همه چیزشان را بزنند تا به آرزویی که دارند برسند. آرزویی که سالهای سال باید برای رسیدن به آن وقت گذاشت و مصائبش را تحمل کرد اما با این وجود، باز هم نمیتوان محققشدن آن را قطعی دانست، چرا که دنیای متفاوتی است. دنیایی که عشق فراوانی را طلب میکند و اگر این عشق در وجود کسی ریشه بدواند، دیگر رهایی از آن ممکن نیست. خواندن این داستان برای کسانی که آشنایی چندانی با این حوزه ندارند نیز جذاب است، چرا که ترکیبی از مفاهیمی مثل زندگی، عشق و سینما است. این نخستین رمان داریوش مهرجویی، کارگردان نام آشنای سینمای ایران است که فیلمهای مهمی مثل گاو، اجارهنشینها، هامون و مهمان مامان را در کارنامهی هنری خود دارد. دست به قلم شدن کارگردانی مثل او که فلسفه خوانده و سالها به کارگردانی و فیلمنامه نویسی در سینما مشغول بوده، وجه دیگری از او را به مخاطب میشناساند که میتواند برایش لذتبخش باشد.
کتاب به خاطر یک فیلم بلند لعنتی