مقدمه: مدتها بود قصد نوشتن مطالبی را داشتم که به دوربین و لنز و دیافراگم مربوط نمی شوند اما به یقین در پیرامون فعالیتهای یک عکاس نقشی موثر و جریان ساز ایفا می کنند. شیوع جهانی ویروس کرونا اگر چه تلخ و دردناک بود اما در عوض برای نوشتن این مباحث در قرنطینه خانگی مجالی فراهم کرد. من در این کتاب به بهانه تعریف خاطرات واقعی و با زبانی داستانی سه موضوع اصلی را دنبال کرده ام محور اصلی که رد پای آن تقریبا در تمام بخشهای کتاب دیده میشود به اختلاطی جدایی ناپذیر اشاره دارد که حرفه عکاسی با زندگی عکاس برقرار می کند و تلاشم بر این بوده که این پیوند از وجوه متعددی مورد بررسی قرار گیرد در این راستا سعی کرده ام با ذکر ماجراهای حقیقی و مثالهای مرتبط زوایای این موضوع را برای خواننده روشن تر و ملموس .کنم دومین موضوعی که در میانه کتاب به آن پرداخته ام اختصاص به بررسی پیامدهایی دارد که به دنبال عکاسی دیجیتال پا به عرصه گذاشتند و منجر به تغییر ساختار عکس و عکاسی شدند شاید برای عکاسان امروزی کمی عجیب و حتی مضحک باشد که علی رغم گشایشی که پس از ظهور فن آوری دیجیتال در حیطه اجرا و خلاقیت برای عکاسان فراهم شد چرا بازهم از جانب برخی از افرادی که با عکاسی آنالوگ آشنایی داشتند نوای افسوس شنیده میشود و به چه دلیل هنوز دلشان برای آن شیوه دشوار عکاسی تنگ می.شود ثـ از آنجا که من به نسلی از عکاسان تعلق دارم که دوران فعالیتشان قبل و بعد از ظهور فناوری دیجیتال جریان داشته سعی کردم در حد بضاعت خویش و از زاویه نگاه خودم با تشریح بخشی از تحولات میدانی که شاهدشان بوده ام پاسخ این سوال را بیابم و اما مضامینی که در بخشهای پایانی کتاب به چشم میخورند گروهی از مباحث نظری را شامل میشوند که در حیطه ی عکاسی صنعتی و تبلیغاتی جریان دارند. از آنجا که عکاسی تجاری در طی حیات نسبتا طولانی خود در کشور ما همواره از فقر تئوری رنج برده است امیدوارم طرح این نظریات بی ادعا بهانه ای باشد برای افزایش گفت وگو میان صاحب نظران و محرّکی برای شنیدن عقاید و سوالات بیشتر. داریوش کیانی خرداد ۱۴۰۱