آیا بالزدنهای یک پروانه در جایی دور میتواند باعث ایجاد طوفان در جایی دیگر شود؟ هر گامی که بر می داریم و هر پلکی که می زنیم، چقدر در اتفاقات کوچک و بزرگ اطراف ما نقش دارند؟ آیا تمام پدیدهها و اتفاقهای دنیا مثل حلقههای زنجیر به هم وصلاند؟ برای نقب زدن به دل این اسرار به هم تنیده، یکی از افسران بلندپایهی آلمان نازی که دقیقا در روزهای پایانی جنگ ناپدید شد و نهایتا ادارهی متوفیات آلمان برای پایان دادن به حواشی پیرامون شخصیت او، تاریخ مرگی برایش صادر کرد، در کنار یک مرزبان ایرانی نشانده شده است. در شاهنامهی فردوسی نیز کیخسرو، شاه ایران، ناگهان بر فراز کوهی بلند ناپدید میشود. آیا این ناپدیدشدگیها، شناور شدن در زمان نیست؟ غوطهور شدن در آیندههای دور و نزدیک؟ اینجا افسر آلمانی در کنار مرزبان ایرانی به بازخوانی زنجیرهای از حوادث ریز و درشت میپردازد که هر کدام مثل حلقههای به هم پیوستهی تقدیر راز آلودند. اتفاقهایی ریز در حدّ بالزدنهای پروانهای کوچک. پروانههایی که مدام در اطراف ما بال میزنند و یحتمل طوفانهایی در آیندهای نزدیک یا دور ایجاد خواهند کرد.
کتاب بعد از هشت ساعت خواب شبانه