منشاء بررسی انگیزش، به یونان باستان (سقراط، افلاطون و ارسطو) برمیگردد. افلاطون معتقد بود که انگیزش از روح (ذهن یا روان) سه جزئی که بهصورت سلسله مراتبی ترتیب یافته است، ناشی میشود. اصطلاح انگیزش نخستین بار از واژه لاتین موو که به معنی حرکت است گرفته شد. انگیزه را چرایی رفتار گویند. به عبارت دیگر هیچ رفتاری را فرد انجام نمیدهد که انگیزهای یا نیازی محرک آن نباشد. انگیزش انسان اعم از خودآگاه یا ناخودآگاه، ناشی از نیازهای او است. بنابراین در تعریف انگیزه میتوان گفت: انگیزه یا نیاز عبارت است از حالتی درونی و کمبود یا محرومیتی که انسان را به انجام یک سری فعالیت وامیدارد. این کتاب به روانشناسی انگیزشی میپردازد.
کتاب مقدمه ای بر روانشناسی انگیزش