نیم آدم توی نیمه ای که داشت، هیچ ایرادی نداشت. یک چشم زیبا، ابروی کشیده یک گوش کوچک، گونه برجسته و البته نصف دماغ، نصف چانه و نصف دهان هم داشت. قدش بلند بود و زن ها تا نیمرخش را می دیدند عاشق اش می شدند. با این حساب شاید خیال کنید که او با ویکونت شقه شده هم نسبت داشت. ولی نه، نیم آدم به محض این که می چرخید و نیمه ای را که نداشت نمایش می داد همه جیغ می کشیدند و فرار می کردند.
کتاب قصه عشقی نیم آدم و درناز