ای دانشمندان و تکنسین ها / بلیط سفری مجانی به آسمان را به من بدهید / که از سوی کشور غمگینم / و به نام بیوه زنان و پیرمردان و کودکانش آمده ام. / بلیط مجانی به آسمان را / به من بدهید، / زیرا به جای پول / اشک در کف دارم. / برای من جا نیست؟ / پشت سفینه فضایی سوارم کنید / روی باربند / که من روستایی ام و به این کار خو گرفته ام. / آزارم به ستاره نخواهد رسید / و به کهکشان بدی نخواهم کرد / فقط می خواهم / با شتاب به آسمان برسم / تا تازیانه را در دست خدا بگذارم / شاید ما را به انقلابی برانگیزد.