در نگاهی کلی و گذرا به پیشینه ی شعر سپید ایران، ما همواره با فراز و فرودها، افراط و تفریط ها، قبض و بسط ها و نفی و اثبات های گوناگونی در این عرصه مواجه بوده ایم که خود را در قالب جریانات ادبی اثر گذار مقطعی و ناپایدار بروز داده که عموما در یک وجه تئوریک مشترک بوده اند:
«مشروط، موقتی و گذرا بودن تعادل» در همه ی اشکال هستی.
این جریانات ادبی با محوریت شعری، عموما اصل نگاه تعادل و توازن گرا را که به عنوان یک الگوی تثبیت شده ذهنی، قرن ها بر زبان شعر تسلط و استیلا پیدا کرده بود و تا پیش از نیما، در سبک های مختلف و در اوزان عروضی ثابت و استاندارد با نظام واژگانی ای محدود و موضوعات تکراری نامتکثر با محتوای درون گرای انتزاعی عرضه می شد را به چالش کشیدند و خود را با زبانی نو و به دور از تکلفات رایج به جامعه معرفی نمودند. در این الگوی فکری، نوین هرگونه نگرش معطوف به، گذشته ارتجاعی سنتی و کلاسیک تلقی می شود که البته اتصاف و موصوف شدن سنت گرایان به چنین صفتی چندان بیراه و بی ربط نبوده است.
کتاب نیلوفران سپید