در یکی از سالهای غبارآلود دهه چهل که زمان در حال تحولاتی بزرگ بود، در یکی از شهرهای جنوبی استان فارس در یکی از روستاها در میان کوچه پس کوچه هایش خانه گاه گلی بود که درب قدیمی چوبی اش ورودی خانه ای بود که در آن زنی بود که از سحرگاهش به روی دار قالی بود و نقش نگار روزگار را به هم می بافت. چه بسا آرزوهایی را که داشت را روی قالی آورد و میبافت...
(برگرفته از متن ناشر)
این کتاب خیلی فوقالعاده بود بنظرم حتما خریداری کنید