داستان این کتاب درباره زنبوردار تنهایی است که در زمانه فرصت طلبی ها و بدی ها، پای اصول خود ایستاده است و تن به سلیقه زمانه نمی دهد و همرنگ جماعت نمی شود و برای همین نامرادی ها می بیند و سختی ها می کشد. محل وقوع داستان «همسفران» کوهپایه های سبلان و گردنه معروف حیران است.
داستان کتاب از این قرار است: سلطان و پسرش جلال برای استفاده از شهد گلها، تن به کوچ داده اند در حالی که حریف آنها دست از آزار و اذیت برنداشته و همچون گرگی که در روستا به گله ای زده و همه آنها را از بین برده بوده است، در پی نابودی آنهاست.
کتاب هم سفران