کتاب حاضر، حدیث آغاز هشت سال دفاع مقدس در روستاهای جنوب کشور است. پسرکی پانزده ساله به نام عزیز، در دهی به نام تلخ رود زندگی می کند. اهالی روستای تلخ رود از توابع سراب (منطقه ای که در بسیاری از آثار استاد بایرامی ردپایی از آن قابل مشاهده است) در تدارک جشن نوروز هستند. عزیز شالی را که مادرش برای عروسشان، شیرین، عیدی گرفته است برای شال اندازی می برد. زندگی در حال و هوایی روستایی توام با صفا وصمیمیت در حال جریان است تا اینکه صدای انفجاری شنیده می شود و همه چیز دگرگون می شود ...
کتاب دود پشت تپه