این دو نمایشنامه حاصل یک نگاه تجربی در یک فاصلهی سی ساله است. گزارش محرمانهی اکتاویو والدزرا در سال ۱۳۶۵ و در ۲۴ سالگی نوشتم که در زمستان ۱۳۶۶ اجرا شد. نوشتمش به نیت استفاده از ترفندهای شگفتانگیز نمایشنامهنویسانی چون آگوست استریندبرگ، تورنتون وایلدر، موری شیسگال و اکبر رادی؛ ادای دینی به این بزرگواران که قدمهای موثری در ارتقای هنر نمایشنامهنویسی جهان و ایران برداشتند.
سی سال بعد، در زمستان ۱۳۹۵، فرصتی پیش آمد تا باز هم در یک کار کارگاهی طولانی، نمایش دیگری را با گروه هنرجویان مهتاب نصیرپور به صحنه بیاورم با نام «بیست نمایشنامهی کوتاه دربارهی سلفی». در این فاصلهی ۳۰ ساله، چیزهای بیشتری آموختم و این آموختهها در پرداختن به موضوع نمایشنامه بسیار به کارم آمد. و برای من، گونهای آزادی به همراه آورد در بازآفرینی پدیدهای به شدت تکراری به نام «سلفی».
کتاب دو نمایشنامه تجربی