کتاب «تحلیلی در باب آیا فرودست می تواند سخن بگوید؟» اثر گراهام ریچ، کتابی انتقادی در واکنش به مقاله اسپیواک است که سنگ بنای مطالعات پسااستعماری شده است. کتاب ریچ با تمرکز بر مفهوم «فرقهطلب»، اصطلاحی که اسپیواک برای توصیف بومیان محروم در جوامع استعماری به کار میبرد، تحلیلی عمیق از استدلالها و مضامین اسپیواک ارائه میکند. قابل ذکر است که مقاله اصلی اسپیواک، که در سال 1988 منتشر شد، به این موضوع می پردازد که آیا کسانی که در جامعه به حاشیه رانده شده اند، یعنی همان فرودستان، توانایی صحبت کردن برای خودشان را دارند یا خیر. او چالشهای پیش روی این گروهها را در شنیده شدن صدایشان و جدیگرفتن نگرانیهایشان، بهویژه در بحثهای سیاسی و بحث های توزیع کالاهای اجتماعی، بررسی میکند. تحلیل ریچ از مقالۀ اسپیواک به موضوع کلیدی «عاملیت» می پردازد. عاملیت به ظرفیت افراد در تصمیم گیری برای خودشان اشاره دارد. ریچ بررسی میکند که چگونه اسپیواک راههایی را در نظر میگیرد که افراد فرودست ممکن است از طریق آن به عاملیت دست یابند و موانعی که با آن روبرو هستند، کدام است. نکته قابل توجه بحث این است که چگونه متفکران و سیاستگذاران، حتی با نیت خیر، می توانند ناخواسته، به ساختارهای هژمونیکی که صدای زیردستان را سرکوب می کنند، تداوم بخشند. ریچ همچنین ایدههای اصلی و فرعی اسپیواک، دستاوردهای او و جایگاه آثار او را تجزیه و تحلیل میکند. از طرف دیگر می توان اذعان داشت که کتاب ریچ تنها تحلیل و تفسیری از مقاله اسپیواک نیست، بلکه همچنین تحقیقی است درباره موضوعات گستردهتر سرکوب، حاشیهنشینی و نقش روشنفکران در گفتمان پسااستعماری. کتاب «تحلیل در باب آیا فرودست می تواند سخن بگوید؟»، با موضوع جذاب و البته مسئله برانگیز خود، می تواند مورد توجه خوانندگان بسیاری قرار گیرد: آیا در جوامع مدرن امروزی، افراد فرودست، ضعیف و زیردست، می توانند حتی قدرت این را داشته باشند که از حق خود صحبت کنند؟
کتاب تحلیلی در باب آیا فرودست می تواند سخن بگوید؟