«ابتذال هایدگر» نوشته ژان لوک نانسی، نقدی قابلتأمل است که معمای پیرامون یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم، مارتین هایدگر، را آشکار می کند. این کتاب، فراتر از سطح میراث فلسفی هایدگر میرود و با هدف ابهامزدایی از این مرد و ایدههایش، پیچیدگیهایی را آشکار میکند که ادراکات متعارف را به چالش میکشد.
این کتاب در اصل به ماهیت متناقض مشارکتهای فلسفی هایدگر میپردازد. هایدگری که به خاطر تأملات عمیقش در مورد هستی تحسین شده است، با نانسی به دلیل همکاریاش با رژیم نازی در طول جنگ جهانی دوم مواجه میشود. نانسی به طرز ماهرانهای در شبکهی پیچیده دستاوردهای فکری و نارساییهای اخلاقی هایدگر حرکت میکند و خوانندگان را دعوت میکند تا با پارادوکس بین درخشش فلسفی و کاستیهای اخلاقی مارتین هایدگر دستوپنجه نرم کنند. وجهتمایز کتاب در توانایی نانسی در کالبدشکافی ایدههای هایدگر و در عین حال پرداختن به پیامدهای اخلاقی و سیاسی او نهفته است. نانسی، نه دستاوردهای فکری هایدگر را کاملا نادیده میگیرد و نه او را از موضعگیریهای سیاسی مشکل آفرینش مبرا میکند. این کتاب به عنوان یک راهپیمای روشنفکر عمل میکند و خوانندگان را به رویارویی با تلاقی غمانگیز فلسفه و اخلاق دعوت میکند. نثر نانسی رقصی زیبا بین وضوح و پیچیدگی است که پیچیدگیهای فلسفی هایدگر را با نگاهی دقیق به جزئیات آشکار میکند. او با تحلیلی دقیق، متون هایدگر را کالبدشکافی کرده و جنبههای پیشپاافتاده اندیشه او را - نه به معنای سادگی، بلکه به معنای عادی و روزمره - آشکار میکند. این کتاب خوانندگان را به چالش میکشد تا پایهای که بنای ایدههای هایدگر بر روی آن قرار گرفتهاست را زیر سوال ببرند و از آنها میخواهد تا پیشپاافتادگیای را که ممکن است در زیر سطح نبوغ فلسفی نهفته است، در نظر بگیرند. نانسی از افشای حقایق ناخوشایند انتخابهای سیاسی هایدگر در مورد همکاریاش با رژیم نازی ابایی نداشته و این رویارویی با شکستهای اخلاقی هایدگر تنشی ایجاد میکند که روایت را جلو میبرد. بنابراین کتاب به یک درام فکری جذاب تبدیل میشود، جایی که درخشش ذهن یک فیلسوف با واقعیت تلخ اعمال او در تضاد است.
کتاب ابتذال هایدگر