تنها نگاهی گذرا به تاریخ و فرهنگ غنی کشور ایران کافی است تا متوجه حجم عظیم و غیرقابلانکار داستانهای و روایتهای کهن و اسطورهای شویم. این اساطیر و افسانهها که هرکدام از آنها ریشه و خاستگاهی متفاوت از دیگری دارد، بسیار متنوع بوده و طیف وسیعی از اینگونه قصهها را شامل میشوند. مطالعه این داستانها و روایتها، علاوهبر اهمیت بسیاری که دارد، همواره باعث شادی و سرگرمی و همچنین کنجکاوی خوانندگان آنها شده و سوالاتی را در ذهن آنان پدید میآورد. یکی از پرطرفدارترین و پرتکرارترین این پرسشها، در رابطه ادامه و یا تغییر روند روایت این اساطیر است که مخاطبان از طریق این پرسش، در واقع بهدنبال شناخت ظرفیتهای واقعی این اساطیر میگردند. همین امر موجب شده تا نویسندگان و هنرمندان بسیار به نوشتن ادامه و تغییر محتوای این قصهها پرداخته و آثاری جدیدی را از دل این روایات خلق کنند. کتاب «هفتخوان رستم + یک پاورقی» اثر محمد مهریزی و امیرحسین رنجبر، یکی از بهترین نمونههای به نگارش درآمده در این زمینه است. این اثر، یکی از کتب مجموعه «پاورقیها» است که در آن، بهخوبی نشان داده میشود که یک متن کهن یا اسطورهای چه ظرفیت بالایی دارد و چگونه به مرور زمان دگرگون شده و از دل آن متنی نو و تازه زاده میشود. کتاب حاضر، زادهی داستان هفتخوان رستم در شاهنامه فردوسی است؛ اما نه داستان هفتخوانی که با کشتن دیو سفید در خوان هفتم به پایان میرسد؛ بلکه داستانی است که در آن خوان هفتم، آبستن ماجرای دیگری است که حوادث فراوانی را با خود به همراه دارد. مطالعه این کتاب، بهدلیل خلاقیت نویسندگانش در استفاده از اساطیر و داستانهای افسانهای ایرانی و همچنین قلم شیوای آنها، بسیار لذتبخش بوده و تجربه بهیادماندنی را برای خوانندگانش رقم خواهد زد.
کتاب هفت خوان رستم + یک پاورقی / 1