تیم سافتبال سامی شانس برنده شدن در مسابقات چندجانبۀ جام نوجوانان را دارد و تنها کاری که سامی میخواهد بکند این است که فقط و فقط پشت جایگاه توپزن بماند و ضربهها را بگیرد. اما هدر آکوستا توطئهای میچیند تا سامی را از تیم بیرون کند. او بازی ناجوانمردانهای راه میاندازد…
علاوه بر اینها، در مرکز خرید دختری هراسان و آشفته سامی را وارد ماجراجویی وحشتناکی میکند. دختر یکهو وارد کلوب بازیهای ویدئویی میشود، کنار سامی مینشیند و میگوید: «ساکم را برای من نگه دار.» دختر میرود و سامی تازه میفهمد که داخل این ساک یک نوزاد واقعی واقعی و ضمنا جیغجیغو قرار دارد.
ولی دختر برنمیگردد، و سامی، مثل همیشه، پیگیر ماجرا میشود و خودش را گرفتار میکند. او تصمیم میگیرد دختر را پیدا کند. قطعا شما میتوانید تصور کنید که این جستوجو به کجاها کشیده میشود، نه؟
کتاب سامی کیز (7)