وقتی در رژهی کریسمس، سه تا آدم لوده با لباسهایی شبیه پادشاهان باستان چندتا گربه را توی ارابهی سامی پرتاب میکنند، در خیابان غوغا میشود. سگها به اینطرف و آنطرف میدوند، و سگ پامرانین باارزشی هم که قرار بود سامی ازش مراقبت کند ناپدید میشود. کاشف به عمل میآید که سگ پشمالوی لعنتی را دزدیدهاند. صاحب سگ دستور میدهد سامی سگ را پیدا کند... و او زنی است که میداند چطور حرفش را به کرسی بنشاند، ولی خب، میدانید که سامی هم به قدر کافی سرسخت و بااراده و یکدنده است.
سگدزدها، باجگیرها و خرابکارها مراقب باشید!
کتاب سامی کیز و الف فراری