کتاب امپراطوری سه هیچ

The Empire of Three Nothings
نمایشنامه
کد کتاب : 134022
شابک : 978-6225460874
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 70
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
قسمت هایی از کتاب امپراطوری سه هیچ (لذت متن)
بازجوی اول: یعنی امیدی هست؟ ایرج: آره ...حقیقتا داره واسه خودمم جالب میشه. (بازجوی دوم پایین تخت ایرج می‌نشیند و با حالت گریه.) - تو رو خدا اسم ما رو پیدا کن ما دیگه داریم ناامید میشیم. (بازجوی اول دست ایرج را می‌گیرد و به نزدیک پنجره می‌برد.) - بیرون رو می‌بینی؟ ...نگاه کن چقدر تاریکی بهمون نزدیک شده... اگه ما اسممون رو نفهمیم مجبوریم بدون اسم دل به تاریکی بدیم و این خیلی ترسناکه. ایرج: آه چقدر تاریکه. (رو به بازجوی دوم) - قول می‌دم قول می‌دم این‌بار هرجور شده پیداش کنم. بازجوی دوم: من بهت ایمان دارم. (ایرج به سمت تخت) -راستی چرا با من مهربون شدین؟ بازجوی اول: چون ...چون وقتی آدما ناامید میشن مهربون‌تر میشن.