قوام السلطنه در انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی که در دوره دوم نخست وزیری وثوق الدوله انجام گرفت، از شهر مشهد به نمایندگی مجلس انتخاب گردید. هنگامی که مجلس چهارم افتتاح شد، قوام السلطنه رئیس الوزرا بود و طبعا وارد مجلس نشد و در فاصله رئیس الوزراتی اول و دوم خود که مشیرالدوله رئیس الوزرا بود، بازهم وارد پارلمان نگردید تا اینکه در بهمن ماه 1301 پس از استعفا از ریاست دولت وارد پارلمان گردید. ابتدا اعتبارنامه وی مطرح گردید و سه نفر با آن مخالفت کردند و طبعا اعتبارنامه به کمیسیون برگشت و تا آخر دوره چهارم هرگز مطرح نشد و قوام السلطنه هم در مدتی که در مجلس بود حقوقی دریافت نکرد.
سیاست مداری بزرگ که آنطور که باید و شاید قدرش شناخته نشد . اگر امروز خطه یِ آذربایجان همچنان بخشی از سرزمین ایران است ، مرهون تلاشها و سیاست ورزی هایِ قوام السلطنه در جریانِ مذاکراتِ با استالین و کلاهی که وی بر سَر او گذاشت، است. 🙂
و البته با اشتباه بررگ و تاریخی که وجه «دبیر حضور، احمدخان قوامالسلطنه» را به شدت تخریب کرد: - تعقیب و قتل شهید کلنل محمدتقی خان پسیان با دلایل و کینهٔ شخصی - قبول نابخردانهٔ نخست وزیری در ۲۶ تیر ۱۳۳۱، درحالیکه ایدا نیازی به ورود به آن عرصه نیود، آنهم در سنین کهولت احمد قوام در قضیهٔ آذربایجان بسیار خوب و وطنپرستانه عمل کرد