کتاب «زیستن در میان دورانها: چگونه در توفانهای نیمه دوم عمر تاب بیاوریم؟» نوشته جیمز هالیس، کاوشی عمیق در چالش یافتن راه مناسب در دنیایی است که دائما در حال تغییر است. هالیس، روانشناس و نویسنده برجسته، خوانندگان را در سفری درونی به منظور یافتن معنا، هدف، و تابآوری در میان آشفتگیهای زندگی مدرن همراهی میکند.
نویسنده این کتاب را بر مبنای فلسفهی کارل گوستاو یونگ، فیلسوف و روانپزشک سوئیسی، نوشته است. این کتاب از ۹ فصل، با عناوین «وقتی نقشهی قدیمی ناپدید میشود»، «زیستن در میانهی دورانها»، «روانشناسی عمقنگر چیست و چرا اهمیّت دارد؟»، «سه اصل اساسی روانشناسی عمقنگر»، «شفا چیست؟»، «دوشیزهی بیدست: افسانهای روانشناختی دربارهی جنسیّت»، «پیمایش دوران تغییرات»، «نقشهای بهسوی معنا: آنچه از یونگ میتوان آموخت» و همچنین بخش پایانیای با عنوان «سخن پایانی: بازگشت به خانه»، تشکیل شده است.
هالیس در این کتاب استدلال میکند که بسیاری از ما احساس میکنیم میان دنیاها گیر افتادهایم. میان خواستههای درونی خود و انتظارات بیرونی، میان گذشته و آینده، و میان ثبات و تغییر. او این حس جدایی و بیریشگی را کاوش میکند و استراتژیهایی برای ایجاد حس انسجام و معنا در زندگیمان ارائه میدهد.
یکی از ایدههای محوری کتاب، اهمیت مواجهه با سایه یا جنبههای ناخودآگاه شخصیت ماست. هالیس معتقد است که با شناخت و پذیرش تمایلات تاریکترمان، میتوانیم به کلیت و خودآگاهی بیشتری دست یابیم. او خوانندگان را تشویق میکند تا به جای سرکوب یا انکار این جنبهها، با آنها گفتگو کنند و از آنها برای رشد و تحول استفاده نمایند.
هالیس همچنین بر اهمیت یافتن معنا در زندگیمان، حتی در میان بیثباتی و عدم قطعیت تأکید دارد. او پیشنهاد میکند که معنا را نمیتوان یافت، بلکه باید آن را خلق کرد و این مسئولیت هر فرد است که زندگی خود را هدفمند سازد. او خوانندگان را ترغیب میکند تا از روایتهای محدودکننده فراتر روند و داستانهای جدید و توانمندسازی برای زندگی خود بسازند.
در سراسر کتاب، هالیس بینشهای روانشناختی را با حکمت فلسفی و معنوی ترکیب میکند. او از اسطورهها، رویاها، و آثار متفکران بزرگ برای روشن ساختن ایدههای خود استفاده میکند. نثر او همدلانه و الهامبخش است و خواننده را به تأمل عمیق درباره زندگی دعوت میکند.
یکی از نقاط قوت کتاب، تأکید آن بر اهمیت روابط است. هالیس استدلال میکند که پیوندهای عمیق با دیگران برای بهزیستی و تابآوری ما ضروری هستند. او راهنماییهایی برای پرورش روابط معنادار و رها کردن الگوهای ناسالم ارائه میدهد.
کتاب همچنین به چالشهای خاص میانسالی میپردازد، زمانی که بسیاری از ما با سوالات عمیقی درباره هویت، هدف، و میراث خود روبرو میشویم. هالیس این دوره را به عنوان فرصتی برای کاوش، بازتعریف، و تحول مجدد در نظر میگیرد.
در نهایت، کتاب «زیستن در میان دورانها: چگونه در توفانهای نیمه دوم عمر تاب بیاوریم؟» دعوتی است به سفر درون، به مواجهه با سایههای خود، و به خلق زندگیای معنادار و منسجم. هالیس نقشهای برای یافتن مسیر مناسب در زمانههای پرآشوب ارائه میدهد و به ما یادآوری میکند که حتی در میان تغییر و عدم قطعیت، میتوانیم تابآوری، هدف، و ارتباط را بیابیم. این کتاب با ترکیبی از بینش روانشناختی، حکمت معنوی، و همدلی عمیق، منبعی ارزشمند برای هر کسی است که به دنبال ایجاد زندگیای غنیتر و معنادارتر است.
کتاب زیستن در میان دوران ها