فلسفهورزی یکی از شیوههای اصیل و مهم انسان برای شناخت خود و جهان است، شیوهای که گرچه عنوان عام «فلسفهورزی» بر آن میگذاریم، در درون خود متضمن تکثر منابع، روشها و دستاوردهاست. ترجمۀ متن فلسفی بیانگر آن است که ما نهتنها این تکثر را به رسمیت میشناسیم، بلکه تصور میکنیم با این کار میتوانیم هم به طرح و نقد اندیشۀ فلسفی متفاوتی بپردازیم هم آن را با اندیشههای فلسفی خود مقایسه کنیم و اندیشههای خود را در پرتو آن بسنجیم. فلسفه، همچون هر دانش دیگر، از طریق چنین روابط و تعاملهایی شکل میگیرد و غنا مییابد. شاید بتوان یکی از علل رکود و زوال اندیشۀ فلسفی در فرهنگ ما پس از دورهای طلایی در سدههای میانه را گسسته شدن ارتباط آن از اندیشههای فلسفی شکلگرفته در دیگر سرزمینها شمرد، همانطور که یکی از علل اوجگیری آن پیوستنش به فلسفۀ یونانی از طریق ترجمهها بود.
اینک متون فلسفی ترجمهشده از زبانهای غربی بخشی عظیم از مجموعۀ متون فلسفی به زبان فارسی را شکل میدهند و با در نظر داشتن این ملاحظات، شاید زمان آن فرا رسیده باشد که به تاریخ و تحولات ترجمۀ متون فلسفی غربی به فارسی نظری نقادانه بیفکنیم و وجوه گوناگون آن را بکاویم. این همان اندیشۀ اولیهای است که مبنای برگزاری همایشی برای بررسی ترجمۀ متون فلسفی غربی به زبان فارسی قرار گرفت. این کتاب شامل گزیدۀ مقالات ارائهشده در آن همایش است.
کتاب فلسفه غرب و ترجمه