نمایشنامه «طناب» نوشتهی پاتریک همیلتون، اثری دلهرهآور و روانشناختی است که با نگاهی نقادانه، به پیامدهای تکبر فکری و بیتفاوتی اخلاقی میپردازد. این اثر که نخستینبار در سال ۱۹۲۹ به صحنه رفت، الهامگرفته از ماجرای واقعی قتل لئوپولد و لوب است؛ دو دانشجوی دانشگاه که برای اثبات برتری فکری خود مرتکب قتلی خونسردانه شدند. همیلتون این خشونت را بهجای آنکه نمایشی هیجانانگیز کند، در فضایی وهمآلود و درونی بازنمایی میکند و در پس ظاهری آرام، ستیز میان فلسفه، غرور، و گناه را آشکار میسازد. داستان حول دو مرد جوان نخبه، ویندهام برندون و چارلز گرانیلو (گرانو)، میگردد که دانشجویی به نام رونالد کنتلی را به قصد تحقق "جنایت بینقص" به قتل میرسانند. در اقدامی هولناک، جسد را در صندوقچهای قرار میدهند و مهمانی شامی را با استفاده از همان صندوق بهعنوان میز بوفه برگزار میکنند. در میان مهمانان، روپرت کادل، معلم پیشین این دو، نیز حضور دارد؛ کسی که دیدگاههای فلسفیاش دربارهی برتری و جنایت، به شکلی ناخواسته بر قاتلان تأثیر گذاشته است. با گذشت زمان، سوءظن روپرت افزایش مییابد و به رویارویی نهاییای ختم میشود که مرز میان اندیشه و کنش را درهم میریزد. نمایشنامه در زمان واقعی و در محیطی واحد - اتاق نشیمن آپارتمان برندون در لندن - اتفاق میافتد. این وحدت زمان و مکان، بهتدریج بر شدت تعلیق میافزاید. پرده اول: نمایش بلافاصله پس از قتل آغاز میشود. برندون و گرانو آپارتمان را مرتب کرده و برای مهمانی شام آماده میشوند. پرده دوم: مهمانان، از جمله پدر قربانی و روپرت کادل، وارد میشوند. در خلال گفتوگوهای چندلایه و ظاهرا بیاهمیت، تنش زیرپوستی افزایش مییابد. پرده سوم: روپرت به حقیقت پی میبرد و با روبهرو کردن برندون، دفاعیات ذهنی او را به چالش میکشد و میشکند. مضامین و درونمایههای مهم در این نمایشنامه: اخلاق نیچهای و نخبهگرایی فکری: برندون قتل را با برداشت نادرستی از نیچه توجیه میکند؛ گویی افراد برتر فراتر از اخلاق معمولاند. همیلتون با تصویرکردن پیامدهای فاجعهبار چنین تفکری، آن را به چالش میکشد. گناه و شکنندگی روان: گرانو تحت فشار روانی فرو میریزد، در حالیکه برندون ظاهری خونسرد حفظ میکند. این تضاد، شکنندگی روانی هر دو را عیان میسازد. فلسفه و مسئولیت: روپرت، که روزگاری این ایدهها را مطرح کرده بود، به نقطهی بازاندیشی اخلاقی بدل میشود. درک او از مسئولیت در قبال پیامدهای نظریهپردازی، از محورهای اساسی نمایشنامه است. «طناب» فراتر از یک تریلر است؛ اثری است فلسفی دربارهی رابطهی خطرناک میان اندیشه، بیاخلاقی و خودبزرگبینی. همیلتون با زبانی موجز، فضایی بسته و گفتوگوهایی تراشخورده، خواننده و تماشاگر را با سوالاتی بنیادین دربارهی وجدان، مسئولیت، و مرز میان ایده و شر مواجه میکند. این نمایشنامه همچنان هشداری صریح است: تفکر، اگر از وجدان جدا شود، میتواند به ابزار جنایت بدل گردد.
درباره پاتریک همیلتون
آنتونی والتر پاتریک همیلتون (زاده ۱۷ مارس ۱۹۰۴ – درگذشته ۲۳ سپتامبر ۱۹۶۲) [۱] نمایشنامهنویس و رماننویس انگلیسی بود.