کتاب «از تصوف تا عرفان» اثر عطا انزلی، در تلاش است تا مسیر تحول اندیشههای عرفانی در چارچوب تصوف اسلامی را از به طور جامع، ترسیم کند. این اثر پژوهشی با نگاهی انتقادی به منابع کلاسیک و معاصر، نه تنها جنبههای ظاهری و ظریف این بهار فکری را روشن میکند، بلکه به بررسی عمق معنوی و تحول ذهنی میپردازد که در طی قرون متمادی در مخاطرهی ادیان و فلسفههای اسلامی به وقوع پیوسته است. نویسنده در ابتدای کتاب، با ارائهای جامع از بستر تاریخی ظهور تصوف، خواننده را با مفاهیم اولیه و بستر تاریخی ظهور تصوف و عرفان آشنا می کند. او اشاره میکند که تصوف ریشه در واکنش به زخمها و فراز و نشیبهای تاریخی جامعه اسلامی دارد؛ واکنشی که از نیاز به درک معنای عمیقتر زندگی و دستیابی به تجربهای درونی برخاسته است. به بیان دیگر، این کتاب نخستین گام را به سمت تبیین رابطه میان مبانی دینی و جستجوی معانی عمیقتر در زندگی انسان برمیدارد. تصوف در این دیدگاه، به منزله نجاتبخشی از مشکلات انسان در مواجهه با رنجها و ساختارگرایی مذهبی تلقی میشود. این بخش با تکیه بر منابع دستاول و روایتهای شفاهی، سعی دارد تصویر زندهای از فضای روحانی آن دوران ارائه دهد و مباحثی چون عشق به ذات، فداکاری و تزکیه نفس را به تفصیل شرح دهد. پس از این، نویسنده نشان میدهد که چگونه عرفان در طی زمان به ابزاری تبدیل شد تا مفاهیم وحدت وجود، عشق الهی و تجربه شناخت نفس را در بر بگیرد. علاوه بر این، تغییر در زبانآوردن مفاهیم و گسترش مرزهای تعبیر، یکی از ویژگیهای مهم این گذار محسوب میشود. انزلی با تحلیل دقیق آثار بزرگانی همچون مولوی، شمس تبریزی و دیگر عارفان، پیوند میان تجربیات عرفانی و نیازهای روزمره انسان را به تصویر میکشد. این تحول، تنها یک تغییر نظری نبوده بلکه بر ساختار اجتماعی و فردی نیز تأثیرات عمیقی داشته است. یکی از ویژگیهای این کتاب رویکرد انتقادی و تحلیل مفاهیم است. عطا انزلی بر این باور است که در فهم عمیق عرفان تنها به مرور وقایع تاریخی و بیانیههای شعری نمیتوان اعتماد کرد؛ بلکه بازخوانی متون اصلی، نقد ساختاری و پرداختن به رگههای پنهان زبانی ضروری است. در همین راستا، وی در کتاب خود از متدولوژی تطبیقی بهره میگیرد تا بتواند شباهتها و تفاوتهای میان سلسلهاندیشههای عرفانی در دورههای مختلف را روشن سازد. او به دنبال نشان دادن پویایی تفکر عرفانی در مقابل ساختارهای جامد جامعه مذهبی و سیاسی است و بر این نکته تأکید میکند که عرفان، همچون جریان آبی است که در گذر زمان تغییر شکل میدهد ولی ذات و سرچشمه خود را از دست نمیدهد.