1. خانه
  2. /
  3. کتاب نور گون

کتاب نور گون

نویسنده: بهاره حجتی
3.6 از 1 رأی

کتاب نور گون

مجموعه داستان
Noore Gavan
انتشارات: نشر نی
٪10
140000
126000
معرفی کتاب نور گون
«نورگون» اولین مجموعه داستان بهاره حجتی است که نه داستان کوتاه را دربرمی‌گیرد. نویسنده‌ی این مجموعه پیش‌تر برخی از این داستان‌ها را در مجلات ادبی منتشر کرده و برخی نیز در جشنواره‌ها و مسابقات ادبی مطرح شده‌اند. در ابتدای هر کدام از داستان‌های این مجموعه ذکر شده است که داستان قبلا در کدام مجله چاپ شده‌اند و یا در چه جشنواره‌ای چه مقامی آورده‌اند.
داستان‌های این مجموعه را می‌توان در دسته‌ی داستان‌های بومی قرار داد اما نویسنده دنباله‌رو فضاهای تکراری و یا مضمون‌های کهنه‌‌ای نیست که پیش‌تر در بسیاری از رمان‌ها و مجموعه داستان‌ها مطرح شده است و در برخی موارد کلیشه شده است. محل وقوع داستان‌ها استان گلستان است و مکان‌هایی چون آشوراده در داستان‌ها نمود دارند. از این رو می‌توان گفت ما با فضای تازه‌ای در داستان‌های این مجموعه روبرو هستیم. نویسنده البته تخیلش را در داستان‌ها به کار گرفته است و فضاهایی تخیلی و رویاگون خلق کرده است و همین امر باعث نگاهی شاعرانه و تازه به یک اقلیم شده که به داستان‌ها طراوت داده است.
مکان در داستان‌ها این مجموعه بخشی از پیرنگ داستان است و در آن آمیخته شده است. معدن و کارگران معدن، گورستان یادبود کارگران راه آهن، فعالان محیط زیست و فضاها و مناظر طبیعی و... برخی از مکان‌ها و شخصیت‌هایی هستند که در ساختار و پیرنگ داستان تنیده شده‌اند و باعث شده‌اند داستان‌ها از ساختار منسجم برخوردارشوند. تصویر تاخت اسب در یک داستان و حضور مرموز اشباح در لایه‌های عمیق‌تر برخی از داستان‌ها وجه شاعرانه و تصویری آن‌ها را غنی کرده است. زبان داستان‌ها نیز شاعرانه است، چرا که پرداخت این فضا فقط با امکانات زبان شاعرانه امکان‌پذیر بوده است. نویسنده دایره‌ی واژگانی نسبتا گسترده‌ای نیز دارد که به او کمک کرده است تا بتواند داستان‌هایش را با زبانی شاعرانه روایت کند.
«پنج تن»، «نورگون»، «بی‌برگی سرخدارها»، «راه جهنم با نیت‌های خیر سنگفرش شده»، «آبشار پری‌داد»، «چراغ خاموش»، «هذا مقام خلدآشیان»، «سفیدچاه» و «هفت قدم بعد از سندرم کلاین لوین یا سندرم زیبای خفته» عناوین داستان‌های این مجموعه هستند.
«نورگون» هر چند برخی از آسیب‌های مجموعه داستان اول یک نویسنده را دارد اما مجموعه‌ای قابل تامل است و انتخابی مناسب برای علاقمندان به داستان‌های کوتاه فارسی.
درباره بهاره حجتی
درباره بهاره حجتی
بهاره حجتی نویسنده ایرانی متولد ۱۳۶۰‏ می باشد.
قسمت هایی از کتاب نور گون

یک‌آن چند جفت چشم سرخ و به‌خون‌نشسته جان می‌گیرند روی سینه دیوار. مار هزارسری چنبره زده و فش‌فش می‌کند. نیشش را بیرون می‌کشد و زبانه‌های آتش رها می‌شوند از دهانش بیرون. نعره می‌کشم. بندبند بدنم می‌لرزد و نقطه‌های سیاه تیر می‌زنند به چشمم. زیر چکمه‌های سیاهم چال می‌شود، خالی می‌شود، و پس سرم دوخته می‌شود به زمین. خاک‌ریزه‌ها پلکم را بسته‌اند. بعد صدای ضرب ریختن خاک می‌پیچد توی گوش‌هام، مهیب و محکم. نفسم پس می‌رود. لایه‌لایه می‌روم پایین، پایین و پایین‌تر. سنگین و سنگین‌تر می‌شوم. پشت‌بندش خاک دماغ و دهانم را پر می‌کند و باز هم می‌روم پایین و پایین‌تر. سینه‌ام جای هوا خاک بلعیده. می‌خواهم سرفه کنم، اما دهانم پر از خاک شده، نمی‌شود، نمی‌توانم. بدنم توان جنبیدن ندارد. سنگ شده‌ام.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب نور گون" ثبت می‌کند