در زندگی‌نامه‌ی من از کتک‌کاری و کشت و کشتار و زد و خورد و به قول سینماچی‌ها، اکشن وجود ندارد ولی مسایلی وجود دارد که در مورد اکثر مردم به شکل‌های مختلفی وجود دارد که خواندنش بد نیست و نشان می‌دهد که انسان در طول زندگی‌اش با چه مسایلی مواجه می‌شود و با چه مشکلاتی باید بجنگد و با چه مسایلی باید کنار بیاید که زندگیش را بکند تا این صد سال عمر ناقابل تمام شود. بله من بعد از ازدواج‌ام فعالیت‌های هنری‌ام در رشته‌ی طراحی صحنه‌ی سینما و تآتر، عکاسی تبلیغاتی و نقاشی و خطاطی خیلی بیشتر شد. تمام نمایشنامه‌های تالار ۲۵ شهریور و نمایشنامه‌های دیگری که جنبه‌ی غیرتجاری داشت از من برای طراحی‌صحنه دعوت می‌شد و در وزارت فرهنگ و هنر هم علاوه بر وظیفه‌ی عکسبرداری‌های مختلف و تهیه فیلم استریپ‌های آموزشی، طراحی تمام فیلم‌هایی را که اداره‌ی تولید فیلم، تهیه می‌کرد را انجام می‌دادم و در حقیقت در دو رشته‌ی هنری خدمت می‌کردم. فیلم‌های کوتاهی که توسط کارگردانان تحصیل کرده مانند هژیر داریوش، منوچهر طیاب، فاروقی و... به نام گودال مار ، سپاه دانش، طلوع جدی و... بود، من مسئولیت طراحی‌صحنه را به عهده داشتم.
