1. خانه
  2. /
  3. کتاب خوف مابعدالطبیعی

کتاب خوف مابعدالطبیعی

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
5 از 1 رأی

کتاب خوف مابعدالطبیعی

Metaphysical horror
٪5
160000
152000
4 از 1 رأی

کتاب هراس متافیزیکی

Metaphysical Horror
انتشارات: طرح نو
٪15
200000
170000
معرفی کتاب خوف مابعدالطبیعی
«خوف مابعدالطبیعی» اثر لشک کولاکوفسکی کاوشی فلسفی در عمیق‌ترین پرسش‌های انسان درباره معنا، هستی و واقعیت است. کولاکوفسکی، فیلسوف لهستانی، در این کتاب که نخستین‌بار در سال 1988 منتشر شد، به «خوف مابعدالطبیعی» اشاره می‌کند، یعنی احساسی از عدم قطعیت و تردید که وقتی به محدودیت‌های شناخت و درک انسانی فکر می‌کنیم، پدید می‌آید. این کتاب با دقت فلسفی و ترکیبی از عمق و روشنی به تحلیل موضوعات پیچیده‌ای می‌پردازد که زندگی انسانی را شکل می‌دهند.
کولاکوفسکی در این کتاب مفهوم جستجوی تراژیک انسان در مابعدالطبیعه را مطرح می‌کند. او به این نتیجه می‌رسد که انسان‌ها به‌طور طبیعی به دنبال معنایی فراتر از جهان تجربی هستند، اما این جستجو اغلب به سوال‌هایی می‌رسد که پاسخ‌های روشن و قطعی ندارند. این کتاب به مسائل کلیدی مابعدالطبیعی مانند خدا، هستی، آگاهی و شر می‌پردازد و با استناد به فیلسوفانی چون دکارت، کانت و هایدگر، مسیر تفکر مابعدالطبیعی را تا امروز پی می‌گیرد. از مفاهیم محوری کتاب، میل انسان به «استعلا» و باور به وجودی فراتر از ماده است. کولاکوفسکی می‌گوید که ذهن انسان ناگزیر به سوی این امر متعالی کشیده می‌شود، حتی اگر آن را درک نکند. این پارادوکس، همان چیزی است که خوف مابعدالطبیعی را ایجاد می‌کند؛ ترسی که ریشه در احتمال بی‌پاسخ ماندن عمیق‌ترین سوالات ما دارد. او همچنین به محدودیت دانش علمی در حل پرسش‌های مابعدالطبیعی اشاره دارد و توضیح می‌دهد که علم نمی‌تواند به پرسش‌های معنایی، هدف زندگی یا ماهیت آگاهی پاسخ دهد. به‌گفته کولاکوفسکی، خلأیی که علم نمی‌تواند پر کند، به‌وسیله مابعدالطبیه پر می‌شود، اما تنها به‌صورت ناقص. او تحقیق مابعدالطبیعی را شکلی از آزادی فکری می‌داند که به انسان‌ها اجازه می‌دهد به ناشناخته‌ها فکر کنند و در عین حال، این آزادی هزینه‌ای سنگین دارد: رویارویی با تردید و عدم قطعیت.
«خوف مابعدالطبیعی» به‌عنوان یکی از عمیق‌ترین آثار کولاکوفسکی، خوانندگان را به پذیرش ابهام و عدم قطعیت مابعدالطبیعی دعوت می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد که به جای تلاش برای دستیابی به پاسخ‌های قطعی، ارزش را در خود این پرسش‌ها بیابند. این کتاب، اثرگذاری ویژه‌ای بر محققان علاقه‌مند به مرزهای دانش بشری و ماهیت اعتقادات دینی و معنوی داشته و برای خوانندگان علاقه‌مند به فلسفه و اگزیستانسیالیسم، اثری چالش‌برانگیز و تامل‌برانگیز است. در "خوف مابعدالطبیعی"، کولاکوفسکی نشان می‌دهد که جستجوی معنا برای انسان امری حیاتی است، حتی اگر این جستجو با شکست همراه باشد و پاسخ‌ها همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی بمانند.
درباره لشک کولاکوفسکی
درباره لشک کولاکوفسکی
لشک کولاکوفسکی‏(۲۳ اکتبر ۱۹۲۷–۱۷ ژوئیه ۲۰۰۹) فیلسوف و متفکر لهستانی بود. او بیشتر به‌خاطر شناخت و نقد مارکسیسم در دنیا شناخته‌شده بود. برجسته‌ترین اثر او، «جریان‌های اصلی مارکسیسم» نام دارد. کولاکوفسکی در همه بخش‌های فلسفه، از جمله اخلاق، زیباشناسی و الهیات، پژوهش و نقدهایی انجام داد. کولاکوفسکی در سال ۱۹۲۷ در رادوم شهری در مرکز لهستان زاده شد. وقتی او دوازده ساله بود، کشورش از دو سو مورد حمله نیروهای آلمان نازی و ارتش شوروی قرار گرفت و پدرش توسط گشتاپو دستگیر شد و به قتل رسید. کولاکوفسکی پس از جنگ جهانی دوم در دانشگاه‌های لوچ و ورشو، در رشته فلسفه به تحصیل پرداخت. او همزمان به عضویت حزب کمونیست لهستان درآمد، اما خیلی زود به سوسیالیسم دمکراتیک گرایش یافت. کولاکوفسکی بین سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۸ به تدریس در رشته فلسفهٔ تاریخ در دانشگاه ورشو اشتغال داشت.
کولاکوفسکی در سال ۱۹۶۸ پس از همبستگی با دانشجویان معترض به دولت، از حزب کمونیست حاکم اخراج شد و در پی فشارهای گوناگون، نخست به پاریس و سرانجام به انگلستان رفت. او تدریس فلسفه را ابتدا در دانشگاه آکسفورد و سپس در دانشگاه‌های ییل و برکلی آمریکا ادامه داد.
در طول فعالیت‌های فکری کولاکوفسکی جایزه‌هایی زیادی از جمله «اورشلیم برای آزادی و فردیت در جامعه» (۲۰۰۷) «جایزه صلح اتحادیه ناشران آلمان» (۱۹۷۷)، «جایزه اراسموس» (۱۹۸۳) و «جایزه ارنست بلوخ» (۱۹۹۱) به او تعلق گرفت.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب خوف مابعدالطبیعی" ثبت می‌کند