گلتن چرا من؟ این همه آدم...
موسی واسه خاطر خودته واسه ما ریخته این همه آکله و عنتر منتری دو قرون بندازم جلوشون پاهام رو هم لیس میزنن
گلتن: من سالهاس صورتم رو با سیلی سرخ نگه داشتم پس بهتره بری سراغ همونها به صرفه ترن منت هم نذار
موسی حالا چرا قهر میکنی؟ کجا میری خاله قزی؟
گلتن سر من به کار خودمه آسته میرم و آسته میام
دوست ندارم این بازیها زندگی من رو خراب کنه.
موسی : زندگیت رنگ و نوا می گیره؛ دستمزد مکفی برقراره پول یه سال آواز خوندن و حنجره پاره کردنت
یه جا می یاد کف دستت؛ نقد نقد بده؟
کتاب مردی که گل به دهان گریست