نمایشنامهی تکپردهای "باران رنگی" نوشتهی جنت آلرد، درامی کوتاه اما عمیقا تأثیرگذار است که در طی ۴۰ تا ۵۰ دقیقه، زندگی دو پسر نوجوان در پرورشگاهی دولتی را در آستانهی جدایی از هم به تصویر میکشد. یکی پرانرژی، سرکش و کنجکاو؛ دیگری ساکت، متفکر و نقاشی معلول که از بریسهای پزشکی امتناع میورزد. در اتاقخوابی ساده و کوچک که تنها با دو تخت و یک پنجره قاببندی شده، این دو در مرز میان همراهی و جدایی، پیوندی را میسازند که از جنس انتخاب و همدلی است، نه الزام و تبار. آلرد با استفاده از فضای بستهی اتاق، تمرکز را بر گفتوگوهای تیزبینانه و لحظات عاطفی ظریف میگذارد. پسر کوچکتر، با شور و طغیان نوجوانانهاش، مدام در تلاش است نقاش منزوی را از لاک خود بیرون بکشد. در طی گفتوگوهایی که آمیختهای از طنز، تخیل و درد است، هر دو شخصیت لایههای درونیشان را آشکار میکنند: رویای آزادی برای یکی، رویای هنرمند بودن برای دیگری. حضور مددکار اجتماعی، که با نیت خیر اما با رویکردی سرد و نهادمحور وارد میشود، نهتنها تنش را افزایش میدهد، بلکه تصویری از فقدان اختیار کودکان درون سیستم را برجسته میسازد. با نزدیک شدن زمان فرزندخواندگی، لحظات مشترک - خنده، عصیان، نقاشی پشت شیشهی بارانی - ارزشمندتر و شکنندهتر میشوند. در مرکز نمایشنامه، پیوندی انسانی شکل میگیرد که نه بر پایهی خویشاوندی خونی، بلکه بر اساس شناختی تدریجی، همدلی متقابل و اعتمادی سختبهدستآمده است-برادریای برگزیده که در دل بیخانمانی عاطفی پرورشگاه پدید میآید و به خانوادهای ساختهشده بدل میگردد. این رابطهی عاطفی، در برابر ساختار خشک و بیروح نهاد، نمودی از مقاومت فردی است؛ جایی که یکی از دو نوجوان با سرپیچی از نظم تحمیلی سر باز میزند، و دیگری در سایهی محدودیت جسمیاش، با تخیل و رنگ به بازآفرینی جهان میپردازد. خلق هنری در این میان، صرفا یک سرگرمی یا ابزار گریز نیست، بلکه زبان هویت و ابراز وجود است؛ تلاشی برای بازیابی استقلال و معنا. نقاش با هر ضربهی قلممو، خود را از چنبرهی ناتوانی میرهاند و جهان را آنگونه که میخواهد، نه آنگونه که هست، بازمیسازد. و در نهایت، پرورشگاه نه صرفا مکانی فیزیکی، بلکه تمثیلی از جهانی بینام و خاموش است؛ جهانی که ساکنانش در آن در جستوجوی معنا، محبت و شنیدهشدناند. بااینحال، همین سکوت، با رابطهی انسانی میان دو نوجوان شکسته میشود-لحظاتی نادر از همدلی که توان عبور از تنهایی نهادی را دارند و گواهی هستند بر ظرفیت انسان برای ساختن معنا حتی در نابسندگی. "باران رنگی" اثری کوتاه اما نافذ است که در فضایی بسته، جهانی از امید، وابستگی و مقاومت را میسازد. آلرد از پس داستانی کوچک، پرسشی بزرگ برمیخیزاند: در جهانی نهادمحور و بیچهره، آیا میتوان از راه رابطهای انسانی، رنگی به باران خاکستری داد؟ این نمایشنامه، با نثری موجز و اجرای آسان، انتخابی مناسب برای تئاترهای دانشجویی، جشنوارههای مونولوگ و فضاهای کوچک است-و همچنان مخاطب را با پرسشی بزرگ رها میکند: چه کسی واقعا میتواند سرنوشت ما را تعیین کند؟
درباره جنت آلرد
جانت آلارد نمایشنامه نویس و مربی تئاتر آمریکایی است. آلارد در هاوایی به دنیا آمد و بزرگ شد. او در حال حاضر در گروه تئاتر در دانشگاه کارولینای شمالی در گرینزبورو تدریس می کند.