این کتاب یازده روایت از زندگی یازده آواره فلسطینی در لبنان است که هر کدام زندگی، داستان و عقیدهای متفاوت را بازگو میکنند و از زندگیها، عشقها، حسرتها و ناکامیهای خود گفتهاند. برخی روایتها اعترافگونه، برخی رسمی، برخی روایی و برخی دیگر خیالانگیزند که در کنار هم چشم مخاطب را به ابعاد مختلف «زندگی در تبعید فلسطینیها» باز میکنند.
کتاب با مقدمه پرلا عیسی با عنوان «روایت زندگی در آوارگی» آغاز میشود و با عناوین «دیوارنگارههایی از روزگار سپریشده» از سالم یاسین، «هنوز نمردهام» از میرا صیداوی ، «غرغرهای یک آواره» از طه یونس، «از وقتی مادر شدم از زمستان متنفرم» از نادیه فهد، «گورستان دعوق» از یوسف نعنع، «طلسم چلهی زمستان» از یافا طلال المصری، «حنین یعنی اشتیاق» از حنین محمد رشید، «قلبم از درخت توت آویزان است» از وداد طه، «خدیجه، مادر مادرم» از انتصار حجاج، «رویا ادامه دارد» از ربا رحمه و «یک مهاجرت و دو تبعید» از محمود محمد زیدان ادامه پیدا میکند.
کتاب یازده زندگی