من هیچ کدام از این ها را نخواستم. من نخواستم که قهرمان باشم.
اما می دانید وقتی گردبادی تمام زندگیتان را درمی نوردد، با خود می بردتان، چاره ای جز ادامه دادن ندارید.
البته من کتاب ها را خوانده ام و فیلم ها را دیده ام. آهنگ رنگین کمان و پرنده های آبی شاد را می شناسم. اما هرگز انتظار نداشتم که از این طور به نظر برسد. جایی که به جادوگران خوب نمی توان اعتماد کرد، جادوگران شریر ممکن است آدم های خوبی باشند و میمون های بالدار را می توان به دلیل شورش اعدام کرد. هنوز جاده آجری زردرنگی وجود دارد… اما حتی آن هم در حال فرو ریختن است.
چه اتفاقی افتاد؟ دوروتی.
آن ها می گویند که او راهی برای بازگشت به از پیدا کرده است. می گویند او قدرت را به دست گرفته و قدرت او را تسخیر کرده است. حالا هیچ کس در امان نیست…
نام من امی گوم است و من دختری دیگر از کانزاس هستم.
من توسط محفل انقلابی شروران استخدام شده ام.
من برای مبارزه آموزش دیده ام.
و… من یک ماموریت دارم…
دانیل پیج از دانشگاه کلمبیا فارغ التحصیل شد. او در صنعت تلویزیون کار کرد، جایی که جایزه انجمن نویسندگان آمریکا را دریافت کرد و نامزد چندین جایزه امی روزانه شد. پیج نویسنده عنوان پرفروش دوروتی باید بمیرد و رمانهای پیش درآمد دیجیتالی آن، جایی مثل اوز، جادوگر باید بسوزد، و جنگ آجر زرد است.