تمامی اعتیادها از اعتیاد شدید به قمار و مواد مخدر گرفته تا وابستگی به بازی های کامپیوتری و فناوری، بر اساس یک نیروی محرکه ی بنیادین بنا شده اند: مغز انتظار دارد با درگیر شدن در یک فعالیت بخصوص، پاداش دریافت کند. شاید این پاداش برای شخص معتاد محسوس نباشد. در واقع گاهی اوقات این فعالیت برخلاف قصد و غریزه ی اصلی بوده و می تواند آسیب های احتمالی را وارد کند. اما مغز کماکان آن را به عنوان یک تجربه ی مثبت قلمداد خواهد کرد.
در واقعیت، اگرچه بردن مبلغی «بالا» عامل انگیزشی برای قمارباز است، اما پاداش اصلی وی این مبلغ نیست - حداقل سیستم پیچیده ی مغز وی چیز دیگری را طلب می کند. انگیزه و محرک اصلی که قمارباز را به ادامه ی کارش تشویق می کند، ریسک موجود در این فعالیت است. بدین ترتیب اگر 1 دلار در بازی برنده شود، چندان راضی نخواهد شد. اگر 100 دلار را صرفا روی یک دست بازی بگذارد، بسیار راضی تر خواهد بود.
متاسفانه در گذر زمان، معتادها نیاز به مقادیر و ارقام بزرگ تری دارند تا بتوانند همان سطح از رضایت را در درون خود به وجود بیاورند. قمارباز آسیب دیده ای که ابتدا شرط های 5 دلاری می زند تا خودش را راضی کند، به تدریج به سمت ریسک های 100 دلاری خواهد رفت - و حتی درصورتی که سرمایه ی لازم برای پشتیبانی از این عادت روبه رشد را داشته باشد، سراغ مبالغ بیش تر هم خواهد رفت. هرقدر خطر بالاتر باشد، مغز دوپامین بیش تری ترشح خواهد کرد و حس رضایت حاصله نیز بیش تر خواهد شد.