مسیحیت هم فقط یک نوع تساوی میان انسان ها می شناخت، آن هم تساوی معصیت موروثی که با خصوصیت مسیحیت به عنوان مذهب بردگان و ستمکشان تطابق داشت. علاوه بر آن تساوی برگزیدگان را هم می شناخت که آن هم فقط در اوایل بدان اشاره می شد. آن نشانه هایی هم که در ابتدای مذاهب جدید، در مورد اشتراک مال مشاهده می شود، بیشتر به همبستگی تحت تعقیب قرار گرفتگان مربوط می شود، تا به تصورات واقعی در مورد تساوی. دیگری نگذشت که تثبیت تضاد روحانی و عوام به کوشش های اولیه این تساوی مسیحی هم خاتمه بخشید. سرازیر شدن ژرمن ها به اروپای غربی و ایجاد تدریجی نوعی طبقه بندی اجتماعی سیاسی پیچیده ای که تا آن زمان در هیچ کجای اروپا دیده نشده بود، هر گونه تصوری درباره مساوات را از بین برد ولی در عین حال اروپای غربی و مرکزی را به حرکت تاریخی کشاند و برای اولین مرتبه سرزمین فرهنگی یکپارچه ای به وجود آمد و در این سرزمین برای اولین سیستمی از مجموعه دولت های ملی تشکیل شد که یکدیگر را متقابلا تحت نفوذ و مخمصه قرار می دادند. و بدین تربیت زمینه ای فراهم آورد که بر اساس آن بعدها می توانست سخنی از ارزش واحد و حقوق انسانی در میان باشد.
ایده های اقتصادی او در عمل، به ایجاد طرح های اقتصادی فاجعه آمیز انجامید و مرهم هایی که مارکس برای بیماری های جهان نو پیشنهاد کرده، امروزه کمی عجیب به نظر می رسند
آقا عزیزالله علیزاده من نمیدونم شما کی هستین و تخصصتون چیه. اما دست بردارین از این تصحیح و مقدمه نوشتن آثار دیگران. بر نوشته احسان طبری و ترجمه تیرداد نیکی و جوانشیر و دیگران چیزی ننویسین. خودتون بنویسین چرا از نوشته دیگران سو استفاده میکنین. شما چه جایگاهی دارین که بر مجموعه آثار مائو مقدمه مینویسین و ردش میکنین. شما به کتب دیگران تجاوز میکنین. کار شما و نشر فردوس بسیار دور از اخلاق و انسانیته. شرم کنین.
کتاب مهم در حوزه سوسیالیسم