او پیر مردی است تقریبا نود ساله، بلند بالا و با قامتی کشیده گام برمی دارد و چهره ای استخوانی دارد و چشمانی گود افتاده، که از آن ها هنوز هم درخششی همچون شراره های آتشین زبانه می زند. امروز در لباس باشکوه اسقفی خود نیست، در همان لباسی که دیروز هنگامی که او دشمنان کلیسای روم را به آتش می سپرد، در برابر مردم ظاهر گشته بود - نه، در این لحظه لباس کشیشی کهنه و زمخت خود را به تن دارد. و دستیاران عبوس و خادمان و نگهبانان «مقدس» کلیسا با فاصله مناسبی او را دنبال می کنند. او در برابر جمعیت متوقف می شود و از دور حوادث را زیر نظر می گیرد. مفتش همه چیز را می بیند، می بیند که چطور تابوت را جلوی پای او قرار می دهند، می بیند که چگونه آن دختر زنده می شود، و چهره اش تیره و عبوس می گردد، ابروان پرپشت خاکستریش را درهم می کشد، و از دیدگانش آتشی شوم زبانه می زند. دست دراز می کند و با انگشتش، او را به نگهبانانش نشان داده و دستور دستگیری او را می دهد. و بنگر: او از چنان قدرت و اقتداری برخوردار است و مردم چنان دست آموز و چاکرصفت شده اند و چنان مطیعانه با ترس و لرز از او فرمان می برند، که فورا از جلو نگهبانان به عقب می روند و راه را برای آنان باز می کنند. این مردان در میان سکوت مرگباری که به ناگاه حاکم گشته، او را می گیرند و می برند. جمعیت در همین لحظه همانند تنی واحد، در برابر مفتش پیر تعظیم می کنند و همه در مقابل او به خاک می افتند، و او در سکوت، مردم را تبرک می کند و آهسته و با وقار تمام پیش می رود.
«داستایفسکی» چه حقایقی را در مورد انسان ها آشکار کرد و چگونه به مسیر ادبیات، شکل و جهت داد؟
این مقایسه، با توجه به تعداد ترجمهها، سبب آشنایی بیشتر و بهتر با این شاهکار تاریخ ادبیات شده و در انتخاب ترجمهای که بیشتر میپسندید، کمکحالتان است.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
در این مقاله قصد داریم به حقایقی مهم، جالب توجه و کوتاه درباره ی زندگی فئودور داستایفسکی بپردازیم.
نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
«شبهای روشن» نیز مانند همهی شاهکارهای داستایفسکی، از منظری انسانی و روانشناسانه پرداخت شده است.
داستان های او، یکی از اصلی ترین پایه های ادبیات روسیه را تشکیل می دهند.
جالبه که اسم این کتاب را تا قبل از ترجمه کردن آن توسط آقای روزدار نشنیده بودم ولی قطعا به خاطر نویسنده آن به نظرم ارزش خرید را دارد.
این کتاب بخشی از کتاب برادران کارامازوفِ داستایفسکیه که این قصه مفتش اعظم رو ایوان برای آلیوشا تعریف میکنه