1. خانه
  2. /
  3. کتاب The Grand Inquisitor

کتاب The Grand Inquisitor

3.7 از 1 رأی

کتاب The Grand Inquisitor

The Grand Inquisitor
٪15
72000
61200
معرفی کتاب The Grand Inquisitor
"مفتش اعظم" یکی از عمیق‌ترین و فلسفی‌ترین فصل‌های رمان "برادران کارامازوف" اثر فئودور داستایفسکی است. این تمثیل مستقل، خوانندگان و محققان را به‌طور یکسان با کاوش در مفاهیمی چون آزادی، اقتدار، ایمان و طبیعت انسانی مجذوب خود می‌کند. داستایفسکی که به‌خاطر کاوش‌های روان‌شناختی و مضامین وجودی شهرت دارد، از این روایت برای به چالش کشیدن زیربنای اخلاقی و الهیاتی مذهب سازمان‌یافته، رنج‌های انسانی و ماهیت قدرت استفاده می‌کند. متن هم یک گفتمان الهیاتی است و هم بازتابی از تنش بین رهایی معنوی و ساختار کنترل اجتماعی.
"مفتش اعظم" که در قرن شانزدهم اسپانیا و در جریان تفتیش عقاید اسپانیا می‌گذرد، دیالوگی بین دو شخصیت را ارائه می‌دهد: مفتش اعظم مرموز و عیسی مسیح بازگشته. داستان با انجام معجزات مسیح در سویل آغاز می‌شود، جایی که مردم او را می‌شناسند و مورد احترام قرار می‌دهند. با این حال، مفتش اعظم، که نماینده کلیسا و مرجعیت آن است، مسیح را دستگیر می‌کند و تصمیم می‌گیرد از او بازجویی کند. مفتش اعظم، یکی از شخصیت‌های عالی‌رتبه کلیسا، عقاید خود را در مورد طبیعت انسان و نقش کلیسا در حفظ نظم و کنترل توضیح می‌دهد. او استدلال می‌کند که بشریت برای تحمل آزادی‌ای که مسیح ارائه کرده است، ضعیف‌تر از آن است و مردم تحت هدایت کلیسا وضعیت بهتری دارند، که اطمینان و امنیت را حتی به قیمت آزادی فردی فراهم می‌کند. او مسیح را متهم می‌کند که به مردم آزادی بیش از حد داده است که منجر به رنج و هرج و مرج شده است. مفتش اعظم ادعا می‌کند که کلیسا، از طریق اقتدار خود، آرامش و ثباتی را که مردم آرزو می‌کنند، فراهم می‌کند، حتی اگر این به معنای نگه داشتن آنها در حالت نادانی باشد. این روایت تنش بین آزادی الهی و میل انسان به امنیت را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه کلیسا در تلاش برای کسب قدرت، تعالیم مسیح را غصب کرده و آنها را به نفع خود دستکاری کرده است. در طول این دیالوگ، مسیح سکوت می‌کند و هیچ پاسخی ارائه نمی‌دهد، که تضاد قدرتمندی بین بینش دو شخصیت از جهان ایجاد می‌کند.
در قلب "مفتش اعظم" تضاد بین آزادی و کنترل وجود دارد. داستایفسکی بررسی می‌کند که آیا آزادی واقعی یک جنبه اساسی از وجود انسان است یا اینکه مردم امنیت را به قیمت خودمختاری خود ترجیح می‌دهند. سخنان مفتش اعظم نشان می‌دهد که میل عمیق بشر به یقین و اقتدار اغلب منجر به سرکوب آزادی‌های فردی می‌شود و این پرسش را مطرح می‌کند که آیا راه نجات از طریق عشق و آزادی است یا از طریق تسلیم و اطاعت.
ماهیت رنج انسان موضوع اصلی دیگری است. داستایفسکی موضع کلیسا در مورد رنج را نقد می‌کند و بررسی می‌کند که چگونه قدرت نهادی اغلب از آسیب‌پذیری انسان سود می‌برد. دیدگاه مفتش اعظم در مورد بشریت به‌عنوان انسان ضعیف و ناتوان از آزادی واقعی، نشان‌دهنده بدبینی عمیق نسبت به وضعیت انسان و نقش کلیسا در مدیریت آن وضعیت است.
"مفتش اعظم" یک تأمل فلسفی و کلامی قدرتمند در مورد ماهیت ایمان، آزادی و وجود انسان است. تصویر داستایفسکی از تضاد بین پیام عشق و آزادی مسیح و دعوت مفتش اعظم برای تسلیم و اطاعت، خوانندگان را وادار می‌کند تا با پرسش‌های اساسی درباره ماهیت انسان، نقش دین، و پیچیدگی‌های آزادی روبرو شوند. متن از طریق گفت‌وگوی عمیق خود به تفکر در مورد رابطه بین قدرت، اقتدار و روح انسانی دعوت می‌کند و آن را به یک قطعه ادبیات جاودانه با ارتباط جهانی تبدیل می‌کند.
درباره فئودور داستایفسکی
درباره فئودور داستایفسکی
فئودور میخایلاویچ داستایوفسکی، زاده ی ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ و درگذشته ی ۹ فوریه ی ۱۸۸۱، نویسنده ی مشهور و تأثیرگذار روس بود. پدر داستایفسکی پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش، دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسه ی شبانه روزی منتقل شدند و سه سال آن جا ماندند. داستایفسکی در پانزده سالگی مادر خود را از دست داد. او در همان سال امتحانات ورودی دانشکده ی مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویه ی ۱۸۳۸ وارد این دانشکده شد. در تابستان ۱۸۳۹ نیز، خبر فوت پدرش به او رسید.داستایفسکی در سال ۱۸۴۳ با درجه ی افسری از دانشکده ی نظامی فارغ التحصیل شد و شغلی در اداره ی مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. او در زمستان ۱۸۴۵ رمان کوتاه بیچارگان را نوشت و از این طریق وارد محافل نویسندگان رادیکال و ساختارشکن بزرگ سن پترزبورگ شد و برای خود شهرتی کسب کرد. یک جاسوس پلیس در این محفل رخنه کرده بود و موضوعات بحث این روشنفکران را به مقامات امنیتی روسیه گزارش می داد. از همین رو، پلیس مخفی در روز ۲۲ آوریل ۱۸۴۹ او را به جرم براندازی حکومت دستگیر کرد.داستایفسکی در آغاز سال ۱۸۷۳ سردبیر مجله ی «گراژ دانین» شد و تا ماه مارس سال بعد به این کار ادامه داد. فئودور داستایفسکی در جشن سه روزه ی بزرگداشت پوشکین در پی سخنرانی اش به اوج شهرت و افتخار در زمان حیاتش رسید و سرانجام در اوایل فوریه ی سال ۱۸۸۱ در اثر خون ریزی ریه درگذشت.
مقالات مرتبط با کتاب The Grand Inquisitor
بررسی کتاب «یادداشت‌های زیرزمینی» اثر «فئودور داستایفسکی»
بررسی کتاب «یادداشت‌های زیرزمینی» اثر «فئودور داستایفسکی»
ادامه مقاله
«فئودور داستایفسکی» و روانشناسی انسان
«فئودور داستایفسکی» و روانشناسی انسان

«داستایفسکی» چه حقایقی را در مورد انسان ها آشکار کرد و چگونه به مسیر ادبیات، شکل و جهت داد؟

مقایسه‌ی ترجمه‌های کتاب «جنایت و مکافات» اثر «فئودور داستایفسکی»
مقایسه‌ی ترجمه‌های کتاب «جنایت و مکافات» اثر «فئودور داستایفسکی»

این مقایسه، با توجه به تعداد ترجمه‌ها، سبب آشنایی بیشتر و بهتر با این شاهکار تاریخ ادبیات شده و در انتخاب ترجمه‌ای که بیشتر می‌پسندید، کمک‌حالتان است.

حقایقی در مورد زندگی «فئودور داستایفسکی»
حقایقی در مورد زندگی «فئودور داستایفسکی»

در این مقاله قصد داریم به حقایقی مهم، جالب توجه و کوتاه درباره ی زندگی فئودور داستایفسکی بپردازیم.

برترین نویسندگان در «ادبیات روسیه»
برترین نویسندگان در «ادبیات روسیه»

نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.

عاشقانه‌ی مرد بی‌نام در چهار شب و یک صبح
عاشقانه‌ی مرد بی‌نام در چهار شب و یک صبح

«شب‌های روشن» نیز مانند همه‌ی شاهکارهای داستایفسکی، از منظری انسانی و روان‌شناسانه پرداخت شده است.

فئودور داستایفسکی و قمار زندگی
فئودور داستایفسکی و قمار زندگی

داستان های او، یکی از اصلی ترین پایه های ادبیات روسیه را تشکیل می دهند.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب The Grand Inquisitor" ثبت می‌کند