«کارمیلا» با عنوان انگلیسی “Carmilla” نوشتهی نویسندهی ایرلندی شریدان لو فانو است. لو فانو این رمان گوتیک را در سال۱۸۶۴، بیستوپنج سال پیش از رمان معروف برام استوکر «دراکولا» نوشت و به همین دلیل بسیاری کارمیلا را طلایهدار گونهی ادبی رمان گوتیک به معنای امروزی آن میدانند. ماجرای رمان از خلال پارهیادداشتهای راویای روایت میشود که ادعا میکند واقعهی هولناکی را پشت سر گذاشته و اکنون میخواهد تا نفس در سینه دارد آن را برای آیندگان تعریف کند. ماجرا از روزی شروع میشود که مهمانی ناخوانده به قلعهی پرت و دورافتادهی خانوادهی راوی میآید و درخواست میکند دخترش کارمیلا چند روزی آنجا بماند تا او کار مهمی را که در سرزمینی دوردست دارد به سرانجام برساند. او میگوید کارمیلا ناخوشاحوال است و نمیتواند برای مدت طولانی در سفر باشد. راوی که خود در آن زمان دختری همسنوسال کارمیلا است از شوق پیدا کردن دوست و همصحبت اصرار بر ماندن کارمیلا میکند. سپس راوی به شرح ماجراهای عجیب و توضیحناپذیری میپردازد که پس از ورود کارمیلا به قلعه رخ میدهند. اتفاقاتی که جان او را تهدید میکنند. «کارمیلا» همچنین نخستین داستانی است که به شخصیت زن خونآشام میپردازد و این شخصیت را میکاود. لو فانو با الهام از باورها و خرافههای تهمانده از قرون میانه که همچنان در اذهان مردم جایگاه محکمی داشتند، داستانی میآفریند بهغایت ملموس و وامدار پیشینهی تاریخی و فرهنگی آن زمان. او از باورها و اعتقادات مردم نسبت به خونآشامها استفاده میکند و داستانش را با چنین قالبی شکل میدهد. او همچنین از مکانپردازی و شخصیتپردازی ویژهی ژانر گوتیک بهره میگیرد و با ساختن قلعهای وسط جنگل بیپایان، اتاقها و پستوهای تو در تو، معماری گوتیک بناها، گورستانهای متروک و همچنین با شخصیتهایی مرموز، رنجور، مریضاحوال و نیمهدیوانه، بهخوبی در اجرای منظور خود موفق میشود. «کارمیلا» داستانی است برآمده از دل اندوختهی فرهنگی عظیم و تاثیری قابلتوجه بر سنت گوتیک پس از خود بهجا گذاشته است.