می توان رک بود، ولی نه همیشه.
برخی از بازیگران پاسخ پرسش هایشان را از پیش می دانند. ولی با پیش کشیدن این پرسش ها در حقیقت می پرسند: «آیا کارم را درست انجام می دهم یا نه؟»
در این مواقع، پرسش آنها را با پرسش هایی متقابل پاسخ دهید. به آنها کمک کنید تا به درک بهتری از آنچه باید انجام دهند دست یابند و بتوانند درستی کار خود را تشخیص دهند، پرسش هایی چون: «خودت فکر می کنی در اینجا چه چیزی درست است؟» یا «تو چطور این مشکل را حل می کنی؟» شنیدن این پرسش ها از زبان شما برای هر بازیگر خوبی دلگرم کننده و تفکربرانگیز و شوق آور است.
فرانک، به هنگام کارگردانی اگر مجبور می شد. همه چیز را می شکافت و توضیح می داد، اما این کار را به دلخواه انجام نمی داد. چرا که انتظار داشت بازیگر یا دانشجو نیز مسئولیتی بر عهده بگیرد و فعالانه در بحث و کاوش شرکت و خود نکاتی را کشف کند. به عبارتی دیگر، اعتقاد داشت خود شخص تیز باید نقشی داشته باشد. او چیزی را بیان می کرد و انتظار داشت شخص آن را تحلیل و اجرا کند. همیشه مدتی طول میکشد تا شخص متوجه شود فرانک بی آنکه در ظاهر چیز زیادی گفته باشد یا کار مهمی کرده باشد، به بیشتر آنچه که می خواسته دست یافته است، امری که نشان دهنده خبرگی و مهارت هر کارگردان و آموزگاری است.