کتاب 130 نکته درباب کارگردانی

Notes on Directing
کد کتاب : 15512
مترجم :
شابک : ‏‫‭978-6007806999
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 103
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2003
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

برنده جایزه کتاب ناشر مستقل سال 2004

معرفی کتاب 130 نکته درباب کارگردانی اثر فرانک هاوزر

در سال 1987 ، کارگردان انگلیسی ، فرانک هاوزر بی سر و صدا ، دوازده صفحه از یادداشت هایش را به شاگرد خود ، راسل رایش آمریکایی تحویل داد. یادداشت ها در طی یک حرفه طولانی جمع آوری شده بودند و شامل آموزه ها و راهنمایی هایی که هاوزر به طور خصوصی با چهره های تئاتری و سینمایی به اشتراک می گذاشت. از جمله سر الک گینس ، ریچارد بارتون ، سر یان مک کلن ، دام جودی دنچ ، کوین اسپیسی و بسیاری دیگر که هاوزر را مدیر ، مربی ، معلم یا رئیس خود می خواندند.
اکنون ، دانش آموز سابق یادداشت های خصوصی مربی خود را در قالب کتابی که برای هرکسی که در جستجوی گوهرهای بی انتهای کارگردانی است ، گسترش داده و تقویت کرده است. 130 نکته در باب کارگردانی با استفاده از سالها آموزش ، چندین دهه تجربه و خرد کارآموزان برجسته مملو از توصیه های خوب و ماندگار است که به زبان ساده و به دور از گزافه گویی بیان شده است. این کتاب شامل صد و سی بخش است که با توضیحات تکمیلی ، مثالهای مفید و نقل قول های نادر غنی شده است. این کتاب فریبنده ی باریک تأثیر یک دوره کارآموزی ممتاز نزد یک استاد بزرگ را نشان می دهد.
چه هنرجو و چه حرفه ای ، تئاتری ، سینمایی و چه علاقه مند باشید ، 130 نکته در باب کارگردانی نگاهی هیجان انگیز به روند پنهان ایجاد یک تجربه مشترک و زنده را به شما ارائه می دهد.

کتاب 130 نکته درباب کارگردانی

دسته بندی های کتاب 130 نکته درباب کارگردانی
قسمت هایی از کتاب 130 نکته درباب کارگردانی (لذت متن)
می توان رک بود، ولی نه همیشه. برخی از بازیگران پاسخ پرسش هایشان را از پیش می دانند. ولی با پیش کشیدن این پرسش ها در حقیقت می پرسند: «آیا کارم را درست انجام می دهم یا نه؟» در این مواقع، پرسش آنها را با پرسش هایی متقابل پاسخ دهید. به آنها کمک کنید تا به درک بهتری از آنچه باید انجام دهند دست یابند و بتوانند درستی کار خود را تشخیص دهند، پرسش هایی چون: «خودت فکر می کنی در اینجا چه چیزی درست است؟» یا «تو چطور این مشکل را حل می کنی؟» شنیدن این پرسش ها از زبان شما برای هر بازیگر خوبی دلگرم کننده و تفکربرانگیز و شوق آور است.

فرانک، به هنگام کارگردانی اگر مجبور می شد. همه چیز را می شکافت و توضیح می داد، اما این کار را به دلخواه انجام نمی داد. چرا که انتظار داشت بازیگر یا دانشجو نیز مسئولیتی بر عهده بگیرد و فعالانه در بحث و کاوش شرکت و خود نکاتی را کشف کند. به عبارتی دیگر، اعتقاد داشت خود شخص تیز باید نقشی داشته باشد. او چیزی را بیان می کرد و انتظار داشت شخص آن را تحلیل و اجرا کند. همیشه مدتی طول میکشد تا شخص متوجه شود فرانک بی آنکه در ظاهر چیز زیادی گفته باشد یا کار مهمی کرده باشد، به بیشتر آنچه که می خواسته دست یافته است، امری که نشان دهنده خبرگی و مهارت هر کارگردان و آموزگاری است.