1. خانه
  2. /
  3. کتاب کلیات شمس تبریزی

کتاب کلیات شمس تبریزی

4.5 از 1 رأی

کتاب کلیات شمس تبریزی

Shams
ناموجود
600000
معرفی کتاب کلیات شمس تبریزی
کمتر کسی است که از بزرگی و عظمت کلام مولانا جلال الدین بلخی آگاه نباشد. کافیست یک بار شمشیر اشعار مولانا جان زیبایی پرست انسان را لمس کند و دیگر این زخم شیرین آگاهی و عرفان چنان در وجود ریشه می دواند که ذهن را یارای بازیافتن از آن نیست.

غزل های دیوان شمس از نظر قالب و وزن دارای سبک خاصی هستند که در دنیای ادبیات ایران و حتی ملل بی نظیر و تنها متعلق به شخص مولاناست. گستردگی و تنوع وزنی ابیات این دیوان نشان دهنده ی توانایی بی بدیل او در سرودن شعر و غزل است و بسیاری از محققان مولوی پژوه دلیل این تنوع و قالب خاص شعری را بداهه بودن و سروده شدن در مجالس سماع دانسته اند. این است که شور و طرب این مجلس ها در روح عرفانی غزل آمیخته شده و طبیعی ترین شکلی را که یک شعر می تواند داشته باشد به خود گرفته است. کمتر شاعری پیدا می شود که این حجم محتوای عمیق و عرفانی را بدون آمیختن به تصنع ادبی به جهان عرضه کند و در طول قرن های متمادی قابلیت ارتباط برقرار کردن با ذهن و جان انسان ها را حفظ کند.

اما آنچه کلیات شمس را از باقی آثار مولانا متمایز می کند سوز و گداز درونی اوست که همچون جریانی آذرین و ناآرام درون او قلیان می کند و در نهایت در قالب شعر راه خود را به بیرون پیدا می کند. این جوش و خروش درونی در زبان شناسی ابیات هم مشاهده می شود و گاهی مولانا در یک غزل از واژگان متنوع فارسی و ترکی و عربی استفاده می کند و گویی برای رام کردن اسب چموش کلام از افسار و دستگاه چند زبان بهره می برد.

اکثریت ابیات این کتاب که به دیوان کبیر معروف است،خطاب به شمس تبریزی نوشته شده و شامل غزل ها، رباعیات و ترجیع بندهای مولاناست.
درباره جلال الدین محمد بلخی(مولانا)
درباره جلال الدین محمد بلخی(مولانا)
جلال الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی، زاده ی 15 مهر 586 و درگذشته ی 4 دی 652 هجری شمسی، از مشهورترین و تأثیرگذارترین شاعران ایرانی است.جلال الدین محمد بلخی در بلخ زاده شد. پدر او مولانا محمد بن حسین، خطیبی معروف به بهاءالدین ولد و سلطان العلما، از بزرگان صوفیه و مردی عارف بود و نسبت خرقه ی او به احمد غزالی می رسید. وی در عرفان و سلوک سابقه ای دیرین داشت و چون اهل بحث و جدال نبود و دانش و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی می دانست نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی، پرچمداران کلام و جدال با او مخالفت می کردند؛ از جمله فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را علیه او برانگیخت. سلطان العلما احتمالا در سال 610 قمری، همزمان با هجوم چنگیزخان از بلخ کوچ کرد و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته، به شهر خویش بازنگردد. مولانا در نوزده سالگی با گوهر خاتون ازدواج کرد.شمس تبریزی در حدود سال 642 قمری به مولانا پیوست و چنان او را شیفته کرد، که درس و وعظ را کنار گذاشت و به شعر و ترانه و دف و سماع پرداخت و از آن زمان طبعش در شعر و شاعری شکوفا شد و به سرودن اشعار پرشور عرفانی پرداخت. کسی نمی داند شمس تبریزی به مولانا چه گفت و چه آموخت که این گونه دگرگونش کرد؛ اما واضح است که شمس تبریزی عالم و جهان دیده بود و نوشته های او بهترین گواه بر دانش گسترده اش در ادبیات، لغت، تفسیر قرآن و عرفان است.مولانا، پس از مدت ها بیماری در پی تبی سوزان در غروب یکشنبه 5 جمادی الآخر 672 هجری قمری درگذشت.
دسته بندی های کتاب کلیات شمس تبریزی
قسمت هایی از کتاب کلیات شمس تبریزی

عطارد مشتری باید متاع آسمانی را/ مهی مریخ چشم ارزد چراغ آن جهانی را/ چو چشمی مقترن گردد بدان غیبی چراغ جان/ ببیند بی قرینه او قرینان نهانی را/ یکی جان عجب باید که داند جان فدا کردن/ دو چشم معنوی باید عروسان معانی را/ یکی چشمیست بشکفته صقال روح پذرفته/ چو نرگس خواب او رفته برای باغبانی را/ چنین باغ و چنین شش جو پس این پنج و این شش جو/ قیاسی نیست کمتر جو قیاس اقترانی را/ به صف ها رایت نصرت به شب ها حارس امت/ نهاده بر کف وحدت در سبع المثانی را/ شکسته پشت شیطان را بدیده روی سلطان را/ که هر خس از بنا داند به استدلال بانی را/ زهی صافی زهی حری مثال می خوشی مری/ کسی دزدد چنین دری که بگذارد عوانی را/ الی البحر توجهنا و من عذب تفکهنا/ لقینا الدر مجانا فلا نبغی الدنانی را/ لقیت الماء عطشانا لقیت الرزق عریانا/ صحبت اللیث احیانا فلا اخشی السنانی را/ توی موسی عهد خود درآ در بحر جزر و مد/ ره فرعون باید زد رها کن این شبانی را/ الا ساقی به جان تو به اقبال جوان تو/ به ما ده از بنان تو شراب ارغوانی را/ بگردان باده شاهی که همدردی و همراهی/ نشان درد اگر خواهی بیا بنگر نشانی را/ بیا درده می احمر که هم بحر است و هم گوهر/ برهنه کن به یک ساغر حریف امتحانی را/ برو ای رهزن مستان رها کن حیله و دستان/ که ره نبود در این بستان دغا و قلتبانی را/ جواب آنک می گوید به زر نخریده ای جان را/ که هندو قدر نشناسد متاع رایگانی را

مقالات مرتبط با کتاب کلیات شمس تبریزی
آشنایی با 10 شاعر برجسته در ادبیات فارسی
آشنایی با 10 شاعر برجسته در ادبیات فارسی
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب کلیات شمس تبریزی"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

من این کتاب را کاملا نو دارم و میخواهم آن را بفروشم به مبلغ 300 هزار تلفن تماس : 09163976150 در ضمن من در تهران ساکن هستم

1402/02/25 | توسطکاربر سایت
6
|
پاسخ ها

سلام هنوز کتاب رو دارید و میتونید ارسال کنید تبریز؟

1403/01/08|توسطکاربر سایت
0

سلام کتاب و هنوز دارین

1403/09/22|توسطکاربر سایت
0