ما را با آن کس که اتصال باشد، دم به دم با وی در سخنیم. و یگانه و متصلیم. در خموشی و غیبت و حضور، بلکه در جنگ هم به همیم و آمیخته ایم. اگرچه مشت بر همدگر می زنیم با وی در سخنیم و یگانه ایم و متصلیم. آن را مشت مبین. در آن مشت مویز باشد. باور نمی کنی؟ باز کن تا ببینی، چه جای مویز چه جای درهای عزیز.
مستغرق آن است که آب در او تصرف می کند و او را در آب تصرفی نیست. سباح و مستغرق هر دو در آب اند. اما این را آب می برد و محمول است، و سباح حامل قوت خویش است و به اختیار خود است. پس هر جنبشی که مستغرق کند و هر فعلی و قولی که از او صادر شود آن از آب باشد، از او نباشد. او در میان بهانه است.