مأموریت شعر در زبان فارسی قدری با جاهای دیگر فرق دارد. در زبانهای دیگر آن را بیشتر برای تلذّذ هنری می خواهند، ولی ما علاوه بر آن می خواهیم از آنها بیاموزیم که که بوده ایم و چه بوده ایم. در دوران بعد از اسلام، تاریخ ایران به گونه ای سیر کرده است که قوم ایرانی کلام شاعرانه را به عنوان یک غشاء دفاعی بر خود بپوشاند: از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم... از این رو، وزنه فرهنگ ایران، و محصول نبوغ ایرانی بیشتر از هر چیز بر شعر متمرکز گشت. ما در این مرحله از تاریخ خود، بسیاری از چیزها را دادیم و در ازای آنها چند اثر بزرگ گرفتیم. این نشان می دهد که در هر حال، ایرانی درگیر و دار حوادث، سرزندگی خود را از دست نداده است. اکنون باید ببینیم که در روزگار ما با دگرگونی شگرفی که در کار دنیا راه یافته، چه پیامی می توانیم از این آثار بگیریم. این پیام حالت دوگانه ای دارد: از یک سو ما را می کشد به طرف ارتفاع، به جانب معنویتی لطیف، و از طریق آن ما را کمک می کند تا قشری را که زندگی جدید از فلز بر روح ما کشیده، کم فشار سازیم. اما از سوی دیگر، باید مراقب باشیم که به لای لای شعر در خواب نرویم. از بیدار بودن باز نمانیم. شیوه تفکر اشراقی، اگر به انحطاط بیفتد به نازایی و آشفتگی سر می زند، باید کشانده شود به منطق و نظم تا موازنه ای میان عقل و احساس پدید آید. نیازهای دنیای امروز نیروی عقلانی تازه ای می طلبد. اگر بپذیریم که اندیشه مادر کردار است، باید درخت اندیشه را سرسبز نگاه داشت. شعر فارسی چون محصول تجربه ممتد قوم ایرانی در سرزمینی پرحادثه است، هیچ حرفی نیست که ناگفته گذارده باشد، هیچ زاویه ای از زوایای تأمل نیست که نکاویده باشد. با بیانی بسیار دلنشین، و به این علت است که زمانی از دروازه چین تا کناره مدیترانه، و از جیحون تا سند را در تسخیر خود داشته است. چهار گوینده بزرگی که در این جا از آنها یاد کردیم، نموداری از نامیرایی آتش ایران هستند. ادب فارسی در مجموع، رو به گشایش، روشنایی و گرمی داشته، رو به جستجو. اگر ایرانی در این دوره از تاریخ خود، بیشتر وقت خود را به سخن گویی گذرانده، برای آن است که راه کردار در برابرش خالی از سنگلاخ نبوده. اکنون دیگر زمان آن رسیده که از حرف باز آید، و به کردار روی برد. ناگزیر است چنین کند، زیرا ادامه هستیش در گرو آن است. در ادب فارسی آمیختگی عجیبی از شادی و اندوه دیده می شود. از یک سو در طبع ایرانی شادی و بهار است. از سوی دیگر زندگی او خالی از چاشنی اندوه نبوده است. چه شاهنامه و چه سایر کتابها گواه آنند. امیدوار باشیم که با تغییر دیدگاه، بتوان مسیر اندوه را برگرداند.
کتاب صورت مکتوب یک سلسله سخنرانیه که در سال ۱۳۷۹ ایراد شده و شناختی اجمالی و سودمند از چهار شاعر بزرگ ایران و مهمترین اندیشههای اونها به دست میده.